منتخب احاديث حج

مشخصات کتاب

سرشناسه : قاضي عسكر، علي، - 1325

عنوان و نام پديدآور : منتخب احاديث حج/ علي قاضي عسكر

مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1381.

مشخصات ظاهري : 96 ص؛ 11 x20س م

شابك : 964-7635-13-34500ريال ؛ 964-7635-13-34500ريال

وضعيت فهرست نويسي : فهرستنويسي قبلي

يادداشت : چاپ دوم: پائيز 1382؛ 4500 ريال

يادداشت : كتابنامه به صورت زيرنويس

موضوع : حج -- احاديث

موضوع : احاديث شيعه -- قرن 14

رده بندي كنگره : BP141/5 /ح27 ق2 1381

رده بندي ديويي : 297/218

شماره كتابشناسي ملي : م 81-19668

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

ص: 8

ص: 9

ص: 10

پيشگفتار

ص: 11

يا ربّ اين كعبه مقصود تماشاگه كيست كه مغيلان طريقش گل و نسرين من است

حافظ

حج در لغت به معناى قصد و در اصطلاح آهنگ خانه خدا كردن، و يكى از آيين هاى مهمّ دينى مذهبى مسلمانان است. مغناطيس كعبه همه ساله ميليون ها مسلمان را از گوشه و كنار جهان به سوى خود جذب مى كند تا با انجام اعمال و مناسك و رعايت يك سلسله مقررات ويژه، در يك عمليّات تمرينى، براى تحقق زندگى توحيدى شركت كنند و قدرت و عظمت اسلام را در برابر ديد جهانيان به نمايش بگذارند.

در اين همايش عظيم، مسلمانان با نژادها و رنگ هاى گوناگون، كنار كعبه گردهم مى آيند تا از رهگذر آشنايى با يكديگر، به توحيد كلمه و همسبتگى و اتحاد جوامع اسلامى دست يابند.

حج جلوه گاه معنويت، شور و شعور، تعبد و بندگى،

ص: 12

شهامت و ايثار، وحدت و ذكر و بالأخره ارتباط و پيوند با خدا است. از اين رو توفيق انجام چنين سفرى، فرصتى مغتنم براى خداجويان است تا از نظر روحى و اخلاقى خود را پالايش نموده، دگرگونى و تحوّل سازنده اى در جان و روح آنان پديد آيد.

در آموزه هاى رسول خدا صلى الله عليه و آله و پيشوايان دينى، نكات آموزنده فراوانى وجود دارد كه مى تواند زائران وادى نور را در بهره بردارى هرچه بيشتر از فرصت ها يارى دهد. در اين آموزه ها به حاجيان توصيه شده است تا پيش از سفر، از گناهان فاصله گرفته، جان خود را با آب توبه بشويند، هزينه هاى سفر را از مال حلال و پاك تأمين نمايند، با خويشان و بستگان و دوستان و همسايگان خداحافظى نموده، حلاليت بطلبند و پس از جلب رضايت آنان، گام در اين راه بگذارند. سفر را با نام و ياد خدا و با هدف خداخواهى و خداجويى آغاز كنند و در طول سفر نيز از گناه و نافرمانى پروردگار دورى جسته، مراقب خود باشند و ....

اين دستور العمل ها و عمل به آن ها، موجب مى شود تا در حاجى يك تحول و دگرگونى اساسى پديد آيد و در نتيجه از گذشته احياناً غلط و نادرست خويش فاصله گرفته، خود را براى يك زندگى صحيح و اسلامى آماده سازند.

ص: 13

خانه كعبه خانه دل هاست ساحت قدس و جلوه گاه خداست

نيكبخت آن كه همچو پروانه در طواف است گرد آن خانه

در روايات، هدف از حج ايجاد فلاح و رستگارى و تحوّل روحى و اخلاقى در زائران و نزديك شدن آنان به خداوند ذكر شده است.

اگر حج گزاران با هدف تحوّل روحى و اخلاقى و اصلاح خود، گام در اين مسير الهى بگذارند، با توجّه به جمعيّت انبوهى كه همه ساله به عمره و حج مشرف مى شوند، بى شك اين تحوّل به خانواده ها و جامعه نيز منتقل خواهد شد.

هر مسلمانى كه به حج مى رود، اگر تصميم بگيرد كه در طول سفر و هنگام بازگشت، اخلاق اسلامى را مراعات نموده، از كارهاى حرام بپرهيزد و واجبات دينى را آن گونه كه خداوند مى خواهد انجام دهد و همين فكر و انديشه را به فرزندان و خويشان و دوستان و همكاران خود نيز منتقل كند، قطعاً در جامعه تحوّل اخلاقى مهمّى رخ خواهد داد و دشمنان در تهاجم فرهنگى خود ناكام خواهند شد.

مجموعه حاضر، بخشى از آموزه هايى است كه معصومان عليهم السلام به عنوان راهنمايى زائران خانه خدا بيان

ص: 14

فرموده اند. اميد است با عمل به آن، خود را به حضرت حق نزديك و از بركات و نورانيت اين سفر الهى و معنوى كاملًا بهره مند گردند.

اى خداى مقصد و مقصود من اى تو هم سوداى من هم سود من

خواب و بيدارى من از بهر تو است الفت و آزادى ام در شهر تو است

من ندارم حاجتى جز روى تو من نجويم مقصدى جز كوى تو

از تو غير از تو ندارم حاجتى جز به ذكر تو نبينم راحتى

تشنه ام سيرابيم در دست تو است تابش و بينائيم پابست تو است

خسته ام آسايش جانم تويى درد دارم درد و درمانم تويى

سيّدعلى قاضى عسكر

معاون آموزش و پژوهش بعثه مقام معظّم رهبرى

ص: 15

وجوب حج

قال على عليه السلام:

«فَرَضَ عَلَيْكُمْ حَجَّ بَيْتِهِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلْأَنَامِ». (1)

«خداوند حجّ خانه با احترام خويش را كه قبله مردمانش قرارداده است، بر شما واجب گردانيد.»

قال على عليه السلام:

«فَرَضَ حَجَّهُ وَأَوْجَبَ حَقَّهُ وَكَتَبَ عَلَيْكُمْ وِفَادَتَهُ فَقَالَ سُبْحَانَهُ: وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ

. (2)

«خداوند حجّ را واجب و اداى حقّ آن را لازم و زيارتش را بر شما مقرّر ساخت، پس فرمود:


1- نهج البلاغة: خ 1
2- وسائل الشيعه: 11/ 15- نهج البلاغه: خ 1 در نهج البلاغه «فَرَضَ حَقَّهُ وَ أَوْجَبَ حَجَّهُ ...» آمده است.

ص: 16

حقّ خداوند بر مردمانى كه توان رسيدن به آن خانه را دارند، آن است كه حجّ خانه خدا را بجاى آورند و آن كس كه كفر پيشه كند، پس همانا خداى از تمامى جهانيان بى نياز است.

فلسفه حجّ

قال على عليه السلام:

«جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلامَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَاذعانَهُمْ لِعِزَّتِهِ». (1)

«خداوند حجّ را نشانه قرار داد تا بندگان در برابر عظمت او فروتنى نموده، به عزّت و بزرگوارى پروردگار اعتراف كنند.»

قال عَليّ عليه السلام:

«جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ لِلْإِسْلامِ عَلَماً وَ لِلْعَائِذِينَ حَرَماً». (2)

«خداوند حجّ و كعبه را نشان و پرچمى براى اسلام قرار داد و براى پناه آورندگان، آنجا را خانه امن ساخت ...»


1- نهج البلاغه، خ 1
2- وسائل الشيعة: 11/ 15- نهج البلاغه: خ 1

ص: 17

حج وسيله تقويت دين

قال عَلِيّ عليه السلام:

«وَ الْحَجَّ تَقْوِيَةً لِلدِّينِ». (1)

«خداوند حج را وسيله تقويت دين قرار داد.»

حج آرام بخش دل ها

قال الباقر عليه السلام:

«الحَجُّ تَسْكِين القُلُوبُ». (2)

«حجّ آرامش بخش دلها است.»

تارك حج

قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله:

«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيّاً وَ إِنْ شَاءَ نَصْرَانِيّاً». (3)

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:

هر كس حجّ به جاى نياورده بميرد [به او گفته شود] اگر خواهى يهودى بمير و اگر خواهى نصرانى.


1- نهج البلاغه: خ 1
2- بحار الانوار: 75/ 183
3- مستدرك الوسائل: 8/ 18- محجّة البيضاء: 2/ 145

ص: 18

همين مضمون در روايت ديگرى از ششمين پيشوا، حضرت امام صادق عليه السلام نقل شده است. (1) اين روايات بيانگر اهمّيت و جايگاه والاى حج در اسلام است به گونه اى كه تارك اين فريضه مهمّ، چونان انسان مسلمان خارج شده از دين به شمار مى آيد.

حج و رستگارى

از امام باقر عليه السلام پرسيدند:

حج را چرا حجّ نامگذارى كردند؟

«قَالَ حَجَّ فُلانٌ أَيْ أَفْلَحَ فُلانٌ». (2)

«فرمود: فلان كس حجّ كرد يعنى رستگار شد.»

ارزش حج

محمّد بن مسلم گويد:

امام باقر عليه السلام يا امام صادق عليه السلام (3) فرمود:

«وَدَّ مَنْ فِي الْقُبُورِ لَوْ أَنَّ لَهُ حَجَّةً وَاحِدَةً بِالدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا». (4)


1- محجّة البيضاء: 2/ 145
2- وسائل الشيعة: 11/ 103- علل الشرايع: 411/ 1
3- ترديد از راوى است.
4- وسائل الشيعة: 11/ 110- تهذيب الاحكام: 5/ 23

ص: 19

«مردگان در گورهايشان آرزو مى كنند:

كاش دنيا و آنچه در دنيا هست را داده و به جاى آن پاداش يك حج به آنها داده مى شد.»

حق حج

قال الإمام زَيْنُ العابِدِين عليه السلام فِي رِسالَةِ الحُقُوق:

«حَقُّ الْحَجِّ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ وِفَادَةٌ إِلَى رَبِّكَ وَفِرَارٌ إِلَيْهِ مِنْ ذُنُوبِكَ وَ فِيهِ قَبُولُ تَوْبَتِكَ وَقَضَاءُ الْفَرْضِ الَّذِي أَوْجَبَهُ اللَّهُ تَعَالَى عَلَيْكَ». (1)

امام سجّاد عليه السلام زينت عبادت كنندگان در رساله حقوق فرمود:

«حقّ حجّ بر تو آن است كه بدانى، حجّ وارد شدن به محضر ربّ و پرورش دهنده تو است، و گريختن از گناهانت به سوى او است، و در حجّ توبه ات پذيرفته مى شود، و اداى تكليفى است كه خداوند آن را بر تو


1- من لا يحضره الفقيه: 2/ 620/ 3214

ص: 20

واجب گردانيده بود.»

خداجويى

قال الصادق عليه السلام:

«مَنْ حَجَّ يُرِيدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لا يُرِيدُ بِهِ رِيَاءً وَ لا سُمْعَةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الْبَتَّةَ». (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

«كسى كه حجّ انجام دهد و خدا را اراده كند و قصد ريا و شهرت طلبى نداشته باشد قطعاً خداوند او را خواهد بخشيد.

پاداش حجّ

قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

«لَيْسَ لِلْحِجَّةِ المَبْرُورَةِ ثَوابٌ الّا الجَنَّةَ» (2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

«حجّ مقبول پاداشى جز بهشت ندارد.»

تأثير حج

هشام بن حكم گويد:

امام صادق عليه السلام فرمود:


1- وسائل الشيعة: 11/ 109- ثواب الاعمال: 70/ 2
2- سنن ترمذى: 3/ 175/ 8190

ص: 21

مَا مِنْ سَفَرٍ أَبْلَغَ فِي لَحْمٍ وَ لا دَمٍ وَ لا جِلْدٍ وَ لا شَعْرٍ مِنْ سَفَرِ مَكَّةَ وَ مَا أَحَدٌ يَبْلُغُهُ حَتَّى تَنَالَهُ الْمَشَقَّةُ. (1)

هيچ سفرى مانند سفر مكّه در گوشت و خون و پوست و موى انسان تأثير نمى گذارد و هيچ كس جز با سختى و مشقت به آنجا نمى رسد.

نقش نيّت در حجّ

قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام:

لَمَّا حَجَّ مُوسَى عليه السلام نَزَلَ عَلَيْهِ جَبْرَئِيلُ عليه السلام فَقَالَ لَهُ مُوسَى يَا جَبْرَئِيلُ ... ما لِمَنْ حَجَّ هَذَا الْبَيْتَ بِنِيَّةٍ صَادِقَةٍ وَ نَفَقَةٍ طَيِّبَةٍ؟ قَالَ: فَرَجَعَ إِلَى اللَّهِ عَزّوَجَلّ، فَأَوْحَى اللَّهُ تَعالى إِلَيْهِ؛ قُلْ لَهُ: أَجْعَلُهُ فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلَى مَعَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقاً. (2)

امام صادق عليه السلام فرمود:

هنگامى كه موسى عليه السلام حج انجام داد جبرئيل بر وى


1- الكافى: 4/ 262/ 41
2- من لا يحضره الفقيه: 2/ 235/ 287

ص: 22

نازل شد، سپس موسى عليه السلام به او گفت:

اى جبرائيل:

براى كسى كه حجّ اين خانه را با نيّتى صادق و هزينه اى پاك به جاى آورد چه پاداشى مقرّر شده است؟

جبرئيل بدون پاسخ به سوى خداوند عزّوجلّ بازگشت [و پاسخ آن را جويا شد] خداوند به او وحى كرده و فرمود:

به او بگو:

وى را در ملكوت اعلى همراه و همنشين با پيامبران و صدّيقان و شهيدان و صالحان قرار خواهم داد و اينها همراهان خوب و شايسته اى هستند.

ورود در نور

عبدالرَّحْمانِ بن سَمُرَة گويد:

روزى نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله بوديم آن حضرت فرمود:

إِنِّي رَأَيْتُ الْبَارِحَةَ عَجَائِبَ.

من ديشب شگفتى ها و عجائبى را ديدم!

ما گفتيم: اى رسول خدا، جان و خانواده و اولادمان فدايت باد چه ديديد؟ براى ما بگوييد:

فقال: ...

رَأَيْتُ رَجُلًا مِنْ أُمَّتِي مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ ظُلْمَةٌ وَ

ص: 23

مِنْ خَلْفِهِ ظُلْمَةٌ وَ عَنْ يَمِينِهِ ظُلْمَةٌ وَ عَنْ شِمَالِهِ ظُلْمَةٌ وَ مِنْ تَحْتِهِ ظُلْمَةٌ، مُسْتَنْقِعاً فِي الظُّلْمَةِ فَجَاءَهُ حَجُّهُ وَ عُمْرَتُهُ فَأَخْرَجَاهُ مِنَ الظُّلْمَةِ وَ أَدْخَلاهُ فِي النُّورِ .... (1)

فرمود:

مردى از امّت خود را ديدم كه، از روبرو و پشت سر و از سوى راست و چپ و از زير پا، تاريكى وى را فراگرفته و غرق در ظلمت بود، در اين حال حج و عمره او آمده، و وى را از ظلمت و تاريكى رها ساخته، در نور وارد كردند.

ورود به محضر حقّ

قالَ عَلِىٌّ عليه السلام:

الْحَاجُّ وَالْمُعْتَمِرُ وَفْدُ اللَّهِ، وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُكْرِمَ وَفْدَهُ وَ يَحْبُوَهُ بِالْمَغْفِرَةِ. (2)

على عليه السلام فرمود:

حج گزار و عمره گزار، واردشدگان بر خداوند


1- أمالى صدوق: 301/ 342- مستدرك الوسائل: 8/ 39
2- وسائل الشيعه: 4/ 116- تحف العقول: 123

ص: 24

مى باشند و بر خدا است كه وارد شده بر خود را گرامى داشته، او را مشمول مغفرت و آمرزش خويش قرار دهد.

ميزبانى خداوند

قال الصّادق عليه السلام:

إِنَّ ضَيْفَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ رَجُلٌ حَجَّ وَ اعْتَمَرَ فَهُوَ ضَيْفُ اللَّهِ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَنْزِلِهِ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

مردى كه حج يا عمره انجام دهد ميهمان خدا است و تا زمانى كه به منزل خود بازگردد در اين ميهمانى قرار دارد.

حج و جهاد

قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله:

جِهادُ الْكَبيرِ والصَّغيرِ والضَّعيفِ والْمَرأَةِ الْحَجُّ والْعُمْرَةُ. (2)


1- خصال: 127- وسائل الشيعه: 14/ 586
2- سنن نسائى: 5/ 114

ص: 25

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

جهاد بزرگ و كوچك، زنان و افراد ناتوان حج و عمره است.

حج برتر از عمره

رسول خدا صلى الله عليه و آله به عثمان بن أبى العاص فرمود:

اعْلَمْ انَّ الْعُمْرَةَ هِيَ الْحَجُّ الأصْغَرُ، وَانَّ عُمْرَةً خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيا وما فيها وَحَجَّةً خَيْرٌ مِنْ عُمْرَةٍ. (1)

بدان عمره همان حج اصغر است. و همانا يك عمره از دنيا و آنچه در آن است بهتر و بالاتر است. و نيز بدان كه حج از عمره برتر و بهتر است.

ريزش گناهان

قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله:

اىُّ رَجُلٍ خَرَجَ مِنْ مَنزِلِه حاجّاً اوْ مُعْتَمِراً، فكُلَّما رَفَعَ قَدَماً وَوَضَعَ قَدَماً، تَناثَرَتِ الذُّنُوبُ مِنْ بَدَنِهِ كَما يَتَناثَرُ الْوَرَقُ


1- معجم الكبير طبرانى: 9/ 44/ 8336

ص: 26

مِنَ الشَّجَرِ، فَاذا وَرَدَ الْمَدينَةَ وصافَحَنى بِالسَّلامِ، صافَحَتْهُ المَلائِكَةُ بِالسَّلامِ، فَاذا وَرَدَ ذَالْحُلَيْفَةَ واغْتَسَلَ، طَهَّرَه اللَّهُ مِنَ الذّنُوبِ، وَإِذا لَبِسَ ثَوْبَيْنِ جَديدَيْنِ، جَدَّدَ اللَّهُ لَهُ الْحَسَناتِ واذا قالَ: لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ، أَجابَهُ الرَّبُّ عَزَّوَجَلّ: «لَبَّيْكَ و سَعْدَيْكَ، اسْمَعُ كَلامَكَ و انْظُرُ الَيْكَ، فَاذا دَخَلَ مَكَّةَ وطافَ و سَعى بَيْنَ الصَّفا والْمَروَةَ وَصَلَ اللَّهُ لَهُ الْخَيْراتِ .... (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هرمردى كه براى حج ياعمره از منزل خود بيرون رود، پس هر قدمى كه برمى دارد و به زمين مى گذارد، گناهان از بدن او فرو مى ريزند، همان گونه كه برگ از درخت.

پس آن گاه كه وارد مدينه شده و به وسيله سلام با من مصافحه كند، فرشتگان به وسيله سلام به او دست داده، مصافحه مى كنند. وآن گاه كه واردذوالحليفه (مسجد شجره) گرديده و غسل كند، خداوند وى را از گناهان پاك گرداند.

و آنگاه كه دو جامه جديد احرام را بر تن كند، خداوند پاداش ها و حسنات جديد به او عنايت مى كند، و آن گاه كه لبّيك اللّهم لبّيك گويد:


1- الحجّ والعمره في القرآن والحديث: 148/ 325

ص: 27

خداوند عزّوجل به او پاسخ مى دهد:

لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْك كلام و سخن تو را مى شنوم، و به تو [با نظر عنايت] مى نگرم، و آن گاه كه وارد مكه شده، طواف و سعى بين صفا و مروه را انجام دهد، خداوند خيرات و خوبى ها را پيوسته بر او نازل كند ....

پذيرش دعا

قالَ رَسُولُ اللَّه صلى الله عليه و آله:

ارْبَعَةٌ لاتُرَدُّ لَهُمْ دَعْوَةٌ حَتَّى تُفْتَحَ لَهُمْ ابْوابُ السَّماءِ و تَصيرَ إلَى الْعَرْشِ:

الْوالِدُ لِوَلَدِهِ، والْمَظْلُومُ عَلى مَنْ ظَلَمَهُ، والْمُعْتَمِرُحَتّى يَرْجِعَ، والصَّائِمُ حَتَّى يُفْطِرَ. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

چهارنفرند كه دعاى آنان برنمى گردد تا آن كه درهاى آسمان براى آنها گشوده شده و به عرش الهى برسد:

1- دعاى پدر براى فرزند

2- دعاى مظلوم عليه ظالم

3- دعاى عمره گذار تا زمانى كه برمى گردد.

4- دعاى روزه دار تا هنگامى كه افطار كند.


1- كافى: 2/ 510/ 6

ص: 28

دستيابى به دنيا و آخرت

قالَ رَسُولُ اللَّه صلى الله عليه و آله:

مَنْ ارادَ الدُّنْيا والآخِرَةَ فَلْيَؤُمَّ هذَا البَيْتَ، فَما أتاهُ عَبْدٌ يَسْأَلُ اللَّهَ دُنْيا الّا أَعْطاهُ اللَّهُ مِنْها، ولا يَسْأَلُهُ آخِرَةً الّا ادَّخَرَ لَهُ مِنْها. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هركس دنيا و آخرت را مى خواهد، آهنگ اين خانه كند، همانا بنده اى به آن جا نيامده و از خداوند دنيا را نخواسته مگر آنكه بدان دست يافته و خداوند حاجت او را برآورده ساخته است، و نيز از خداوند آخرت را طلب نكرده مگر آن كه پذيرش اين درخواست را براى وى ذخيره كرده است.

حج آگاهانه

قالَ رَسُولُ اللَّه صلى الله عليه و آله في خُطْبَتِهِ يَوْمَ الْغَدير:

مَعاشِرَ النَّاسِ، حُجُّوا الْبَيْتَ بِكَمالِ الدّينِ والتَّفَقُّه، ولاتَنْصَرِفُوا عَنِ الْمَشاهِدِ الَّا بِتَوْبَةٍ واقْلاعٍ. (2)


1- مسند الامام زيد: 197
2- الحج والعمرة في القرآن و الحديث، 257/ 718

ص: 29

رسول خدا صلى الله عليه و آله در خطبه روز غدير فرمود:

اى مردم، خانه خدا را با بصيرت و ديندارى كامل زيارت كنيد واز آن مكان ها جز با توبه و رهاشدن از گناه باز نگرديد.

شرط حضور

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام كَانَ أَبِي يَقُولُ:

مَنْ أَمَّ هَذَا الْبَيْتَ حَاجّاً أَوْ مُعْتَمِراً مُبَرَّأً مِنَ الْكِبْرِرَجَعَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيْئَةِ يَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

پدرم امام باقر عليه السلام پيوسته مى فرمود: كسى كه براى حج يا عمره قصد اين خانه كند، در حالى كه از كبر و خودپسندى برى باشد، از گناهان پاك مى شود همانند روزى كه از مادر متولّد شده است.

بركات حج

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام:

حُجُّوا وَ اعْتَمِرُوا، تَصِحَّ أَبْدَانُكُمْ، وَ تَتَّسِعْ


1- كافى: 4/ 252/ 2

ص: 30

أَرْزَاقُكُمْ، وَ تُكْفَوْا مَؤُوناتِ عِيَالِكُمْ، وَقَالَ:

الْحَاجُّ مَغْفُورٌ لَهُ وَمَوْجُوبٌ لَهُ الْجَنَّةُ، وَمُسْتَأْنَفٌ لَهُ الْعَمَلُ، وَمَحْفُوظٌ فِي أَهْلِهِ وَ مَالِهِ. (1)

از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:

[پدرم] على بن الحسين عليه السلام فرمود: حج و عمره به جاى آوريد تا بدن هاى شما سالم، روزى هاى شما افزون، و هزينه هاى خانواده [و زندگى] شما تأمين گردد.

امام همچنين فرمودند:

حاجى آمرزيده مى شود، بهشت بر او واجب مى گردد، نامه عمل او از نو نوشته مى شود و مال و خانواده اش در امان مى مانند.

حجّ مردود

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ عليه السلام قَالَ:

مَنْ أَصَابَ مَالًا مِنْ أَرْبَعٍ لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ فِي أَرْبَعٍ: مَنْ أَصَابَ مَالًا مِنْ غُلُولٍ أَوْ رِبًا أَوْ خِيَانَةٍ أَوْ سَرِقَةٍ لَمْ يُقْبَلْ مِنْهُ فِي زَكَاةٍ وَ لا صَدَقَةٍ وَ لا حَجٍّ وَ لا عُمْرَةٍ. (2)


1- كافى: 4/ 252/ 1
2- امالى صدوق: 442- وسائل الشيعه: 11/ 145

ص: 31

امام باقر عليه السلام فرمود:

كسى كه از چهار طريق مال و پولى به دست آورد.

[هزينه كردن آن] در چهار چيز پذيرفته نشود:

كسى كه پولى را از راه آلودگى و فريب، ربا، خيانت و دزدى به دست آورد [مصرف آن] در زكاة، صدقه و حج و عمره پذيرفته نگردد.

حج با مال حرام

قال أبو جعفر عليه السلام:

لا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ حَجّاً ولا عُمْرَةً مِنْ مالٍ حرامٍ. (1)

امام باقر عليه السلام فرمود:

خداوند حج و عمره گزاردن با مال حرام را نمى پذيرد.

اخلاق حاجى

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام قَالَ:

مَا يُعْبَأُ مَنْ يَسْلُكُ هَذَا الطَّرِيقَ إِذَا لَمْ يَكُنْ


1- بحارالانوار: 93/ 120

ص: 32

فِيهِ ثَلاثُ خِصَالٍ: وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِي اللَّهِ، وَحِلْمٌ يَمْلِكُ بِهِ غَضَبَهُ، وَ حُسْنُ الصُّحْبَةِ لِمَنْ صَحِبَهُ. (1)

امام باقر عليه السلام فرمود:

كسى كه به حج مى رود و اين راه را طىّ مى كند اگر سه خصلت در وى نباشد مورد عنايت و توجه قرار نمى گيرد:

1- ورع و پارسائى كه او را از گناه باز دارد.

2- صبروبردبارى كه بتواند خشم خود را در اختيار گيرد.

3- خوش رفتارى با همراهان.

حج موفق

قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله:

مَنْ حجَّ أوِ اعْتَمَرَ فَلَمْ يَرْفَثْ وَلَمْ يَفسُقْ يَرْجِع كَهَيئَةِ يَوْمٍ وَلَدَتْهُ امُّهُ. (2)

كسى كه حج يا عمره انجام دهد و در آن گناه و فسقى مرتكب نگردد، برمى گردد، همانند روزى كه از مادر متولد شده است.


1- كافى: 4/ 286/ 2
2- سنن دارقطنى: 2/ 284

ص: 33

اقسام حجّ

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

الْحَجُّ حَجَّانِ: حَجٌّ لِلَّهِ، وَ حَجٌّ لِلنَّاسِ، فَمَنْ حَجَّ لِلَّهِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى اللَّهِ الْجَنَّةَ، وَ مَنْ حَجَّ لِلنَّاسِ كَانَ ثَوَابُهُ عَلَى النَّاسِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

حج بر دو نوع است:

حج براى خدا و حج براى مردم، پس آن كس كه براى خدا حج گزارد پاداشش را از خدا بهشت مى گيرد.

و آن كس كه براى مردم حج مى گذارد پاداشش در روز قيامت بر عهده مردم است.

اقسام حاجيان

معاوية بن عَمار گويد:

امام صادق عليه السلام فرمود:

الْحَاجُّ يَصْدُرُونَ عَلَى ثَلاثَةِ أَصْنَافٍ:

فَصِنْفٌ يَعْتِقُونَ مِنَ النَّارِ، وَ صِنْفٌ يَخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمٍ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ، وَصِنْفٌ يُحْفَظُ


1- ثواب الاعمال: 74/ 16

ص: 34

فِي أَهْلِهِ وَ مَالِهِ، فَذَلِكَ أَدْنَى مَا يَرْجِعُ بِهِ الْحَاجُّ. (1)

حاجيان به سه دسته تقسيم مى شوند:

يك دسته از آتش دوزخ رهايى مى يابند، و دسته ديگر از گناهان پاك مى شوند همانند روزى كه مادر آن ها را بزاد، و دسته سوم خاندان و مال آنها ايمن و بيمه شود و اين كمترين پاداشى است كه حاجيان دريافت مى كنند.

حاجيان نا موفّق

قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله:

يَأتي عَلَى النّاسِ زَمانٌ يَحُجُّ أغنِياءُ أمَّتي لِلنُّزهَةِ، وأوْساطُهُمْ لِلتِجارةِ، وقُرّاؤُهُمْ للريّاءِ والسُّمْعَةِ وفُقَرائُهُم لِلمسألةِ. (2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

زمانى بر مردم خواهد آمد كه: ثروتمندان امت من براى تفريح و خوشگذرانى، و قشر ميانه براى داد و ستد


1- تهذيب الأحكام: 5/ 21/ 59
2- تاريخ بغداد: 10/ 296- الحجّ والعمرة في الكتاب والسنّة: 244/ 672

ص: 35

و قاريان براى ريا و شهرت و فقيران براى درخواست به حج مى روند.

سلوك با همسفران

قال الصادق عليه السلام:

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام:

وَطِّنْ نَفْسَكَ عَلَى حُسْنِ الصِّحَابَةِ لِمَنْ صَحِبْتَ فِي حُسْنِ خُلْقِكَ، وَ كُفَّ لِسَانَكَ، وَ اكْظِمْ غَيْظَكَ، وَ أَقِلَّ لَغْوَكَ، وَ تَفْرُشُ عَفْوَكَ، وَ تَسْخُو نَفْسَكَ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

خويشتن را آماده ساز تا با هر كس همراه مى شوى همنشينى خوب و خوش اخلاق باشى، زبانت را نگه دار و خشمت را فرو نشان، كار بيهود و بى فايده كم كن عفو و بخشش ات رابراى ديگران بگستران و سخى و گشاده دست باش.

آزار در راه

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

مَنْ أَمَاطَ أَذًى عَنْ طَرِيقِ مَكَّةَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ


1- كافى: 4/ 286/ 3

ص: 36

حَسَنَةً وَ مَنْ كَتَبَ لَهُ حَسَنَةً لَمْ يُعَذِّبْهُ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

كسى كه در راه مكّه آزارى ببيند، خداوند براى او حسنه اى مى نويسد، و كسى كه خداوند براى او حسنه اى بنويسد، او را عذاب نمى كند.

مرگ در راه

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ: مَنْ مَاتَ فِي طَرِيقِ مَكَّةَ ذَاهِباً أَوْ جَائِياً أَمِنَ مِنَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. (2)

عبداللَّه بن سنان گويد:

امام صادق عليه السلام فرمود:

كسى كه در راه رفتن يا بازگشتن از مكه بدرود حيات گويد، از ترس و هراس روز قيامت ايمن گردد.

انفاق در حج

قال الصّادق عليه السلام:

«دِرْهَمٌ فِي الْحَجِّ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفَيْ أَلْفٍ فِيمَا


1- كافى: 4/ 547/ 34
2- تهذيب الاحكام: 5/ 23/ 68

ص: 37

سِوَى ذَلِكَ مِنْ سَبِيلِ اللَّهِ». (1)

«امام صادق عليه السلام فرمود:

يك درهم در راه حجّ هزينه كردن، بهتر و بالاتر از دو ميليون درهم است كه در غير حجّ در راه خدا هزينه شود.»

فلسفه احرام

عَنِ الرِّضَا عليه السلام:

فَانْ قالَ: فَلِمَ امِرُوا بِالإحْرامِ؟ قيل: لِان يَتَخَشَّعُوا قَبْلَ دُخُولِ حَرَمَ اللَّهِ عزّوجلّ وَ امْنِهِ وَ لِئَلَّا يَلْهُوا وَ يَشْتَغِلُوا بِشَيْ ءٍ مِنْ أمْرِ الدُّنْيَا وَزِينَتِهَا وَ لَذَّاتِهَا وَ يَكُونُوا جَادِّينَ فِيمَا هُمْ فِيهِ قَاصِدِينَ نَحْوَهُ، مُقْبِلِينَ عَلَيْهِ بِكُلِّيَّتِهِمْ، مَعَ مَا فِيهِ مِنَ التَّعْظِيمِ لِلَّهِ تَعالى وَ لِبَيْتِهِ، وَالتَّذَلُّلِ لِأَنْفُسِهِمْ عِنْدَ قَصْدِهِمْ إِلَى اللَّهِ تَعالى وَوِفَادَتِهِمْ إِلَيْهِ، رَاجِينَ ثَوَابَهُ، رَاهِبِينَ مِنْ عِقَابِهِ، مَاضِينَ نَحْوَهُ، مُقْبِلِينَ إِلَيْهِ بِالذُّلِّ وَ الِاسْتِكَانَةِ وَ الْخُضُوعِ. (2)


1- تهذيب الأحكام: 5/ 22
2- عيون اخبار الرضا: 2/ 258- وسائل الشيعه: 12/ 314

ص: 38

امام رضا عليه السلام فرمود: اگر گويند: چرا مردم به احرام امر شده اند؟ پاسخ داده شود:

براى اينكه مردم پيش از ورود به حرم خدا و جايگاه امن او خاشع و فروتن شوند، و به چيزى از امور دنيا و لذت ها و زينت هاى آن خود را مشغول و سرگرم نكنند، و براى كارى كه آمده اند و قصد انجام آن را دارند صابر و شكيبا باشند و با تمام وجود به آن بپردازند و به آن رو كنند، علاوه بر اينها در احرام، تعظيم خداوند و خانه او، تواضع و ذلت درونى قاصدين او، و وارد شدن بر او است، در حالى كه اميد پاداش از او دارند و از عقاب و مجازات او ترسناك اند، و با حالت فروتنى و تواضع و خوارى رو به سوى او دارند.

ادب احرام

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام:

إِذَا أَحْرَمْتَ فَعَلَيْكَ بِتَقْوَى اللَّهِ، وَ ذِكْرِ اللَّهِ كَثِيراً، وَ قِلَّةِ الْكَلامِ إِلَّا بِخَيْرٍ، فَإِنَّ مِنْ تَمَامِ الْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ أَنْ يَحْفَظَ الْمَرْءُ لِسَانَهُ إِلَّا مِنْ خَيْرٍ. (1)


1- كافى: 4/ 337/ 3

ص: 39

امام صادق عليه السلام فرمود:

هنگامى كه محرم شدى، بر تو لازم است كه باتقوا باشى، خداوند را بسيار ياد كنى، جز به نيكى سخن نگويى، پس همانا درست و كامل شدن حج و عمره به آن است كه انسان زبان خود را جز به نيكى باز نكند.

لبيك حقيقى

قالَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

ما مِنْ مُلَبٍّ يُلَبى الَّا لَبَّى ما عَنْ يَمينِهِ وَشِمالِهِ مِنْ حَجَرٍ اوْ شَجَرٍ اوْ مَدَرٍ حَتَّى تَنْقَطِعَ الارْضُ مِن هاهُنا و هاهُنا. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هيچكس لبيك نمى گويد مگر آنكه از سوى راست و چپ، سنگ و درخت و كلوخ با او لبيك گويند، تا آن جا كه زمين را از اينجا و آنجا پشت سر گذارد.

شعار حجّ

قالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

أَتَانِي جَبْرَئِيلُ عليه السلام فَقَالَ:

انَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ يَأْمُرُكَ انْ تَأْمُرَ أَصْحَابَكَ


1- سنن ابن ماجه: 2/ 975/ 2921

ص: 40

أَنْ يَرْفَعُوا أَصْوَاتَهُمْ بِالتَّلْبِيَةِ فَإِنَّها شِعَارُ الْحَجِّ. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

جبرئيل عليه السلام نزد من آمد و گفت: همانا خداى عزّوجل تو را فرمان مى دهد كه به ياران و اصحاب خود دستور دهى صدايشان را به لبيك گفتن بلند كنند زيرا آن شعار حج است.

ورود آگاهانه

قالَ الباقِرُ عليه السلام:

مَنْ دَخَلَ هذَا الْبَيْتَ عارِفاً بِجَميع ما اوْجَبَهُ اللَّه عَلَيْهِ كانَ آمِناً في الآخِرَةِ مِنَ الْعَذابِ الدَّائِمِ. (2)

امام باقر عليه السلام فرمود:

هركس داخل اين خانه شود، و نسبت به همه آنچه خداوند بر او واجب فرموده آگاه باشد، از عذاب هميشگى روز قيامت ايمن خواهد بود.


1- مستدرك الوسائل: 9/ 177- سنن دارمى: 1/ 462/ 1755
2- عوالى اللّآلى: 2/ 84/ 227

ص: 41

ايمن از خشم خدا

عبداللَّه بن سنان گويد:

از امام صادق عليه السلام پرسيدم: فرموده خداوند عزّوجلّ «

وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً (1)

كه هركس داخل آن گردد در امان است، آيا مراد خانه است يا حرم؟

قَالَ: مَنْ دَخَلَ الْحَرَمَ مِنَ النَّاسِ مُسْتَجِيراً بِهِ فَهُوَ آمِنٌ مِنْ سَخَطِ اللَّهِ .... (2)

امام صادق عليه السلام فرمود:

هركس از مردم داخل حرم شود و به آن جا پناه آورد از خشم خداوند در امان خواهد بود.

مكّه حرم خدا و رسول

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

مَكَّةُ حَرَمُ اللَّهِ وَ حَرَمُ رَسُولِهِ وَ حَرَمُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام، الصَّلاةُ فِيهَا بِمِائَةِ أَلْفِ صَلاةٍ، وَالدِّرْهَمُ فِيهَا بِمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ، وَ الْمَدِينَةُ حَرَمُ اللَّهِ وَ حَرَمُ رَسُولِهِ وَ حَرَمُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ- صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا-


1- آل عمران: 96
2- كافى: 4/ 226/ 1

ص: 42

الصَّلاةُ فِيهَا بِعَشَرَةِ آلافِ صَلاةٍ وَ الدِّرْهَمُ فِيهَا بِعَشَرَةِ آلافِ دِرْهَمٍ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

مكّه حرم خداوند و حرم فرستاده او [محمّد بن عبداللَّه صلى الله عليه و آله] و حرم امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام است [يك ركعت] نماز در آن برابر با يك صد هزار نماز، و يك درهم انفاق در آن برابر با يك صد هزار درهم است. و مدينه حرم خدا و حرم رسول خدا صلى الله عليه و آله و حرم امير مؤمنان على بن ابى طالب عليه السلام است، نماز در آن ده هزار نماز و انفاق يك درهم در آن ده هزار درهم پاداش دارد.

آداب ورود به مسجد الحرام

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

إِذَا دَخَلْتَ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَادْخُلْهُ حَافِياً عَلَى السَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْخُشُوعِ .... (2)

امام صادق عليه السلام فرمود:

هنگامى كه به مسجد الحرام وارد شدى، با پاى برهنه و با آرامش و متانت و خشوع داخل شو.


1- كافى: 4/ 586/ 1
2- كافى: 4/ 401

ص: 43

قصرهاى بهشتى

قَالَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام:

أَرْبَعَةٌ مِنْ قُصُورِ الْجَنَّةِ فِي الدُّنْيَا: الْمَسْجِدُ الْحَرَامُ، وَمَسْجِدُ الرَّسُولِ صلى الله عليه و آله، وَ مَسْجِدُ بَيْتِ الْمَقْدِسِ، وَمَسْجِدُ الْكُوفَةِ. (1)

علىّ بن ابى طالب عليه السلام فرمود:

چهار مكان از كاخ هاى بهشتى در دنيا است:

1- مسجدالحرام، 2- مسجد النّبى صلى الله عليه و آله، 3- مسجد الاقصى، 4- مسجد كوفه.

نماز در حرمين

عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ شَيْبَةَ قَالَ:

كَتَبْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام أَسْأَلُهُ عَنْ إِتْمَامِ الصَّلاةِ فِي الْحَرَمَيْنِ، فَكَتَبَ إِلَيَّ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله يُحِبُّ إِكْثَارَ الصَّلاةِ فِي الْحَرَمَيْنِ فَأَكْثِرْ فِيهِمَا وَ أَتِمَّ. (2)

ابراهيم بن شيبه گويد:

به امام باقر عليه السلام نامه نوشتم و از تمام بودن نماز در مكّه


1- امالى طوسى: 369- وسائل الشيعه: 5/ 282
2- كافى: 4/ 524/ 1

ص: 44

و مدينه پرسيدم. امام در پاسخ مرقوم فرمود:

پيوسته رسول خدا صلى الله عليه و آله زياد نماز گزاردن در مسجد الحرام و مسجد النّبى صلى الله عليه و آله را دوست مى داشت، پس زياد در آن دو مكان نماز بخوان و نمازت را نيز تمام بخوان.

نماز جماعت در مكّه

عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ، عَنْ أَبِي الْحَسَنِ عليه السلام قَالَ:

سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يُصَلِّي فِي جَمَاعَةٍ فِي مَنْزِلِهِ بِمَكَّةَ أَفْضَلُ أَوْ وَحْدَهُ فِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَقَالَ: وَحْدَهُ

. (1)

احمد بن محمّد بن ابى نصر گويد:

از علىّ بن موسى الرّضا عليه السلام پرسيدم؛ اگر مردمى نماز را در خانه اش در مكّه به جماعت بخواند افضل و برتر است يا آن كه به تنهايى در مسجد الحرام؟

حضرت فرمود: به تنهايى [در مسجد الحرام].

نماز با اهل سنّت

عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ، قَالَ:

«قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام:


1- كافى: 4/ 527

ص: 45

يَا إِسْحَاقُ أَ تُصَلِّي مَعَهُمْ فِي الْمَسْجِدِ؟

قُلْتُ: نَعَمْ. قَالَ: صَلِّ مَعَهُمْ فَإِنَّ الْمُصَلِّي مَعَهُمْ فِي الصَّفِّ الْأَوَّلِ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ». (1)

اسحاق بن عمّار گويد:

«امام صادق عليه السلام به من فرمود:

اى اسحاق، آيا با آنان (يعنى اهل سنّت) در مسجد نماز مى خوانى؟

گفتم: آرى.

حضرت فرمود: با آنان نماز بخوان، همانا كسى كه با آنها در صف اوّل نماز بخواند، مانند سرباز جهادگرى است كه در راه خدا شمشمير زند و با دشمنان دين نبرد كند.»

چرا مكعب؟

رُوِيَ أَنَّهُ إِنَّمَا سُمِّيَتْ كَعْبَةً لِأَنَّهَا مُرَبَّعَةٌ وَ صَارَتْ مُرَبَّعَةً لِأَنَّهَا بِحِذَاءِ الْبَيْتِ الْمَعْمُورِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ وَ صَارَ الْبَيْتُ الْمَعْمُورُ مُرَبَّعاً لِأَنَّهُ بِحِذَاءِ الْعَرْشِ وَ هُوَ مُرَبَّعٌ، وَ صَارَ الْعَرْشُ مُرَبَّعاً، لِأَنَّ الْكَلِمَاتِ الَّتِي بُنِيَ


1- وافى: 2/ 182

ص: 46

عَلَيْهَا الْإِسْلامُ أَرْبَعٌ، وَ هِيَ: سُبْحَانَ اللَّهِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ، وَ لا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَ اللَّهُ أَكْبَرُ. (1)

مرحوم صدوق- عليه الرّحمة- فرموده كه در روايتى اين چنين آمده است:

كعبه را كعبه ناميده اند چون مربّع است، و از اين رو مربّع ساخته شده كه مقابل بيتُ المعمور است و آن هم مربّع است، و بيت المعمور مربّع گرديده به دليل اينكه مقابل عرش خدا است كه آن هم مربّع است، و عرش مربّع گرديده زيرا كلماتى كه اسلام بر آن بنا شده چهار كلمه است: و آن ها عبارتند از: سبحان اللَّه، والحمد للَّه، ولااله الا اللَّه، واللَّه اكبر.

نگاه به كعبه

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

مَنْ نَظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ لَمْ يَزَلْ تُكْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ، وَتُمْحَى عَنْهُ سَيِّئَةٌ، حَتَّى يَنْصَرِفَ بِبَصَرِهِ عَنْهَا. (2)

امام صادق عليه السلام فرمود:

هركس به كعبه نگاه كند پيوسته براى او حسنه نوشته


1- من لايحضره الفقيه: 2/ 190- علل الشرائع: 396 و 398
2- كافى: 4/ 240/ 4

ص: 47

و گناهى از او پاك مى شود تا آن كه چشم خود را از كعبه بگرداند.

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

النَّظَرُ إِلَى الْكَعْبَةِ عِبَادَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَى الْوَالِدَيْنِ عِبَادَةٌ، وَ النَّظَرُ إِلَى الْإِمَامِ عِبَادَةٌ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

نگاه به كعبه عبادت است، نگاه به پدر و مادر عبادت است، و نگاه به [چهره] امام عبادت است.

لحظه الهى

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

إِنَّ لِلْكَعْبَةِ لَلَحْظَةً فِي كُلِّ يَوْمٍ يُغْفَرُ لِمَنْ طَافَ بِهَا أَوْ حَنَّ قَلْبُهُ إِلَيْهَا أَوْ حَبَسَهُ عَنْهَا عُذْرٌ. (2)

امام صادق عليه السلام فرمود:

همانا براى كعبه در هر روز لحظه اى وجود دارد كه خداوند در آن، طواف كنندگان خانه خود، و آنان كه قلب هايشان لبريز از عشق به كعبه است، و نيز كسانى كه


1- كافى: 4/ 240/ 50
2- كافى: 4/ 240/ 3

ص: 48

علاقه مند زيارت كعبه اند، ليكن مشكلات مانع رفتن آن هاست، [همگى را] مى بخشايد.

ريزش بركات

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَوْلَ الْكَعْبَةِ عِشْرِينَ وَ مِائَةَ رَحْمَةٍ مِنْهَا سِتُّونَ لِلطَّائِفِينَ وَ أَرْبَعُونَ لِلْمُصَلِّينَ وَ عِشْرُونَ لِلنَّاظِرِينَ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

خداوند يكصد و بيست رحمت خود را به سوى كعبه گسيل مى دارد كه شصت رحمت آن مربوط به طواف كنندگان، چهل رحمت ويژه نماز گزاران و بيست رحمت از آن مربوط به نگاه كنندگان به كعبه است.

پيوند دين و كعبه

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

لا يَزَالُ الدِّينُ قَائِماً مَا قَامَتِ الْكَعْبَةُ. (2)

امام صادق عليه السلام فرمود:


1- كافى: 4/ 240/ 2
2- كافى: 4/ 271/ 4

ص: 49

تا زمانى كه كعبه استوار و پابرجاست، دين نيز پايدار خواهد بود.

برداشت ممنوع

قال الصادق عليه السلام:

لا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ أَنْ يَأْخُذَ مِنْ تُرْبَةِ مَا حَوْلَ الْكَعْبَةِ وَ إِنْ أَخَذَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئاً رَدَّهُ. (1)

محمّد بن مسلم گفت:

از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مى فرمود:

برهيچكس روانيست ازخاك كعبه واطراف آن چيزى برگيرد، و اگر چيزى برداشت بايد آن را به جاى خود باز گرداند.

پرده كعبه

عَنْ جَعفر، عَنْ أبيهِ:

أَنَّ عَلِيّاً عليهما السلام كانَ يَبْعَثُ بِكِسْوَةِ الْبَيْتِ في كُلِّ سَنَةٍ مِنَ الْعَراقِ. (2)

امام باقر عليه السلام فرمود:

همانا علىّ بن ابى طالب عليه السلام همه ساله از عراق پرده اى براى كعبه مى فرستاد.


1- همان: 229
2- قرب الإسناد: 139/ 496

ص: 50

حضور امام زمان عليه السلام كنار كعبه

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ أَنَّهُ قَالَ:

سَأَلْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عُثْمَانَ الْعَمْرِيَّ- رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ- فَقُلْتُ لَهُ: رَأَيْتَ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ؟ فَقَالَ: نَعَمْ وَ آخِرُ عَهْدِي بِهِ عِنْدَ بَيْتِ اللَّهِ الْحَرَامِ وَ هُوَ يَقُولُ: اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِي مَا وَعَدْتَنِي. (1)

عبداللَّه بن جعفر حميرى گويد:

از محمّد بن عثمان عمرى پرسيدم:

آيا صاحب الامر را ديدى؟

گفت: آرى، آخرين بار نزد كعبه او را ديدم كه مى فرمود:

بار خدايا آنچه را وعده ام داده اى محقّق ساز.

حجر الاسود

قالَ رَسُولُ اللَّه صلى الله عليه و آله:

الْحَجَرُ يَمينُ اللَّه فِي الأَرْضِ، فَمَنْ مَسَحَ يَدَهُ عَلَى الْحَجَرِفَقَدْبايَعَ اللَّهَ انْ لا يَعْصيَهُ. (2)


1- من لايحضره الفقيه: 2/ 520- غيبت شيخ طوسى: 363
2- الحجّ والعمرة في القرآن و الحديث: 102/ 185

ص: 51

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

حجر الاسود به منزله دست راست خدا در زمين است. پس هركس دست خود را بر حجر بكشد، در حقيقت با خداوند بيعت كرده كه او را معصيت و نافرمانى نكند.

استلام از دور

عَنْ سَيْفٍ التَّمَّارِ قَالَ:

قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام أَتَيْتُ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ فَوَجَدْتُ عَلَيْهِ زِحَاماً فَلَمْ أَلْقَ إِلَّا رَجُلًا مِنْ أَصْحَابِنَا فَسَأَلْتُهُ فَقَالَ: لا بُدَّ مِنِ اسْتِلامِهِ

فَقَالَ: إِنْ وَجَدْتَهُ خَالِياً وَ إِلَّا فَسَلِّمْ مِنْ بَعِيدٍ. «1»(1)

سيف تمّار گويد: به امام صادق عليه السلام گفتم:

نزد حجر الاسود آمدم، جمعيّت زيادى بود، از هريك از يارانمان پرسيدم چه كنم؟ گفت: بايد استلام حجر كنى! تكليف من چيست؟ امام صادق عليه السلام به او فرمود:

اگر اطراف حجر الاسود را خلوت يافتى آن را


1- تهذيب الأحكام: 5/ 103/ 33

ص: 52

استلام كن و گرنه با دست خود از دور اشاره كن.

ظهور عدل

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

أَوَّلُ مَا يُظْهِرُ الْقَائِمُ مِنَ الْعَدْلِ أَنْ يُنَادِيَ مُنَادِيهِ أَنْ يُسَلِّمَ صَاحِبُ النَّافِلَةِ لِصَاحِبِ الْفَرِيضَةِ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ وَ الطَّوَافَ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

اوّلين چيزى كه امام عصر عليه السلام از عدل خود آشكار مى كند اين است كه منادى او فرياد برمى آورد كه طواف كنندگان مستحبّى و لمس كنندگان حجر الاسود، حجر الاسود و مطاف را براى كسانى كه طواف واجب دارند واگذارند.

ايثار در حرم

قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله:

ابْلِغُوا أهْلَ مَكَّةَ وَالمُجاوِرينَ انْ يُخَلُّوا بَيْنَ الحُجّاجِ وَبَيْنَ الطَّوافِ وَالحَجَرِ الأَسْوَدِ وَمَقامِ ابراهِيمَ والصَّفِّ الأوَّلِ مِنْ عَشْرٍتَبْقى مِنْ ذِي القَعْدَةِالى يَوْمِ الصَّدْرِ.» (2)


1- كافى: 4/ 427/ 1
2- كنز العمال: 5/ 54/ 12024

ص: 53

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

«به اهالى مكّه و سكونت كنندگان در آن اين مطلب را برسانيد كه از ده روز آخر ذى قعده تا روز بازگشت حاجيان، محلّ طواف، حجر الأسود، مقام ابراهيم و صف اوّل نماز را براى حاجيان خالى كنند.»

مزاحمت ممنوع

عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ:

كَانَ بِمَكَّةَ رَجُلٌ مَوْلًى لِبَنِي أُمَيَّةَ يُقَالُ لَهُ:

ابْنُ أَبِي عَوَانَةَ لَهُ عِنَادَةٌ، وَ كَانَ إِذَا دَخَلَ إِلَى مَكَّةَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام أَوْ أَحَدٌ مِنْ أَشْيَاخِ آلِ مُحَمَّدٍ عليه السلام يَعْبَثُ بِهِ، وَ إِنَّهُ أَتَى أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام وَ هُوَ فِي الطَّوَافِ فَقَالَ: يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِي اسْتِلامِ الْحَجَرِ؟ فَقَالَ:

اسْتَلَمَهُ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله فَقَالَ لَهُ: مَا أَرَاكَ اسْتَلَمْتَهُ قَالَ: أَكْرَهُ أَنْ أُوذِيَ ضَعِيفاً أَوْ أَتَأَذَّى قَالَ فَقَالَ قَدْ زَعَمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله اسْتَلَمَهُ قَالَ: نَعَمْ وَ لَكِنْ كَانَ رَسُولُ

ص: 54

اللَّهِ صلى الله عليه و آله إِذَا رَأَوْهُ عَرَفُوا لَهُ حَقَّهُ وَ أَنَا فَلا يَعْرِفُونَ لِي حَقِّي. (1)

حمّاد بن عثمان گويد:

در مكه مردى از دوستداران بنى اميه به نام ابن ابى عوانه زندگى مى كرد كه نسبت به اهل بيت عليهم السلام كينه داشت. و هرگاه امام صادق عليه السلام يا يكى از بزرگان دودمان پيامبر صلى الله عليه و آله به مكه مى آمد آنان را، با سخن خود تحقير نموده، آزار مى داد، وى روزى در حال طواف خدمت امام صادق عليه السلام آمد و گفت:

نظر شما در استلام و دست كشيدن به حجر الاسود چيست؟ حضرت فرمود:

رسول خدا صلى الله عليه و آله آن را استلام مى فرمود. آن مرد گفت:

من نديدم كه شما آن را استلام كنيد؟ امام صادق عليه السلام پاسخ دادند:

دوست ندارم ناتوانى را آزار دهم و يا خود آزرده شوم. باز آن مرد گفت: شما فرموديد رسول خدا صلى الله عليه و آله آن را استلام مى فرمود. امام فرمود: آرى، ليكن رسول خدا صلى الله عليه و آله را هرگاه مى ديدند حق او را مى شناختند [و براى آن حضرت راه را باز مى كردند] امّا براى من چنين نمى كنند، حق مرا نمى شناسند.


1- كافى: 4/ 409/ 17

ص: 55

اشاره با دست

محمّد بن عُبيد اللَّه گفت:

از امام على بن موسى الرضا عليه السلام پرسيدند:

اگر جمعيت اطراف حجر الاسود زياد بود آيا بايد براى استلام آن با مردم ستيزه كرد و درگير شد؟

قال: «إِذَا كَانَ كَذَلِكَ فَأَوْمِ إِلَيْهِ إِيمَاءً بِيَدِكَ». (1)

امام فرمود: هرگاه چنين وضعى بود، با دستت به آن اشاره كن [و بگذر].

قابل توجّه بانوان

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَضَعَ عَنِ النِّسَاءِ أَرْبَعاً:

الْإِجْهَارَ بِالتَّلْبِيَةِ، وَ السَّعْيَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ يَعْنِي الْهَرْوَلَةَ وَ دُخُولَ الْكَعْبَةِ وَ اسْتِلامَ الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ. (2)

امام صادق عليه السلام فرمود:

همانا خداوند عزّوجلّ چهار چيز را در حج از زنان


1- كافى: 4/ 405/ 7
2- من لا يحضره الفقيه: 2/ 326/ 2580

ص: 56

برداشته است:

1- بلند لبّيك گفتن،

2- هروله در سعى صفاو ومروه،

3- ورود به كعبه،

4- لمس حجر الاسود.

فخر خداوند

قال رَسُول اللَّه صلى الله عليه و آله:

انَّ اللَّهَ يُبَاهِي بِالطَّائِفِينَ. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

همانا خداوند به طواف كنندگان مباهات مى كند.

طواف و رهايى

عَنْ رَسولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله قال:

... فَإِذَا طُفْتَ بِالْبَيْتِ أُسْبُوعاً كَانَ لَكَ بِذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدٌ وَ ذِكْرٌ يَسْتَحْيِي مِنْكَ رَبُّكَ أَنْ يُعَذِّبَكَ بَعْدَهُ ... (2).

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

پس آنگاه كه هفت مرتبه گرداگرد خانه خدا طواف


1- مستدرك الوسائل: 9/ 376- تاريخ بغداد: 5/ 369
2- من لا يحضره الفقيه: 2/ 202/ 2138

ص: 57

كردى، تعهّد و يادى نزد خداوند خواهى داشت، كه حضرت حق پس از آن شرم مى كند تو را عذاب كند.

پرحرفى ممنوع

قال رَسُول اللَّه صلى الله عليه و آله:

إِنَّمَا الطَّوافُ صَلوةٌ، فَإِذا طُفْتُمْ فَأَقِلُّوا الْكَلامَ. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

طواف خانه خدا همچون نماز است، پس هرگاه طواف مى كنيد كمتر حرف بزنيد.

فلسفه طواف

قال رَسُول اللَّه صلى الله عليه و آله:

إِنَّمَا جُعِلَ الطَّوافُ بِالْبَيْتِ وَ بَيْنَ الصَّفا وَالْمَرْوَةِ وَ رَمْىُ الْجِمارِ لِإقامَةِ ذِكْرِ اللَّهِ. (2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

طواف خانه خدا و سعى ميان صفا و مروه و رمى جمرات، براى زنده نگه داشتن ياد خدا تشريع شده است.


1- مسند ابن حنبل: 5/ 256/ 15423
2- سنن ابى داوود: 2/ 179/ 188

ص: 58

تأثير نيّت در عمل

عنْ زياد القندي، قال: قلت لأبي الحسن عليه السلام: جُعِلْتُ فِداك، إنّي أَكونُ في المَسْجِدِ الحرامِ، وأنْظُرُ الى النّاسِ يَطوفونَ بالبَيْتِ وأنا قاعِدٌ فاغْتَمُّ لِذلكَ، فقال:

يَازِيَادُ لاعَلَيْكَ فَإِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا خَرَج مِنْ بَيْتِهِ يَؤُمُّ الْحَجَّ لايَزَالُ فِي طَوَافٍ وَ سَعْيٍ حَتَّى يَرْجِعَ. (1)

زياد قندى كه مردى زمين گير بود گويد: به امام كاظم عليه السلام گفتم:

فدايت شوم من گاهى در مسجد الحرام هستم، مى بينم مردم كعبه را طواف مى كنند [و من نمى توانم] پس غمگين و اندوهناك مى شوم.

امام فرمود: اى زياد: چيزى بر تو نيست [و غمگين مباش] همانا مؤمن از زمانى كه از منزل خود به قصد حج خارج مى شود پيوسته در طواف و سعى است تا برگردد.


1- كافى: 4/ 428/ 8

ص: 59

مراعات ارزشهاى انسانى

عَنْ سَمَاعَة بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام:

سَألْتَهُ عَنْ رَجُل لي عَلَيْهِ مالٌ فغابَ عَنّي زَماناً فَرَأَيْتُهُ يَطوفُ حَولَ الكَعبَةَ أفأتَقاضاهُ مالِي؟ قَالَ: لا، لا تُسَلِّمْ عَلَيْهِ وَلا تُرَوِّعْهُ حَتَّى يَخْرُجَ مِنَ الْحَرَمِ. (1)

سماعة بن مهران گويد: از امام صادق عليه السلام پرسيدم:

مردى به من بدهكارى مالى دارد و مدّتى او را نديده ام تا اينكه در اطراف كعبه به او برخورد كرده او را مى بينم، آيا مال خود را از او بخواهم؟

فرمود: نه حتى به او سلام نكن، و او را نترسان تا اينكه از حرم خارج شود.

نماز نزد مقام

عَن رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه و آله قال:

... فَإِذَا طُفْتَ بِالْبَيْتِ أُسْبُوعاً لِلزِّيَارَةِ وَ صَلَّيْتَ عِنْدَ الْمَقَامِ رَكْعَتَيْنِ ضَرَبَ مَلَكٌ كَرِيمٌ عَلَى كَتِفَيْكَ فَقَالَ أَمَّا مَا مَضَى فَقَدْ


1- كافى: 4/ 241/ 1

ص: 60

غُفِرَ لَكَ فَاسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَ عِشْرِينَ وَ مِائَةِ يَوْمٍ. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

پس آنگاه كه هفت مرتبه خانه خدا را براى زيارت طواف كردى و پشت مقام دو ركعت نماز طواف خواندى، فرشته اى كريم و بزرگوار دستى بر شانه هايت مى زند و مى گويد:

آنچه كه گذشته است و گناهانى را كه قبلًا انجام داده اى خداوند آن ها را بخشيد، پس از هم اكنون تا يك صد و بيست روز عمل از نو آغاز كن.

حسين بن على عليه السلام كنار مقام

رُئِىَ الحُسَيْنُ بْنُ عَلِىٍّ عليه السلام يَطُوفُ بِالْبَيْتِ، ثُمَّ صار الَى الْمَقامِ فَصَلَّى، ثُمَّ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى الْمَقامِ فَجَعَلَ يَيْكى وَ يَقُولُ: عُبَيْدُكَ بِبابِكَ، سَائِلُكَ بِبابِكَ، مِسْكينُكَ بِبابِكَ، يُرَدِّدُ ذلِكَ مِراراً. (2)


1- تهذيب الاحكام: 5/ 20/ 57- من لا يحضره الفقيه: 2/ 202
2- تاريخ دمشق: 41/ 380

ص: 61

حسين بن على عليه السلام را ديدند كه مشغول طواف خانه خدا است و پس از آن پشت مقام آمده نماز گزارد، سپس صورت خود را بر مقام گذاشت و شروع به گريه كرد و عرضه داشت:

[خدايا] بنده كوچك تو در خانه توست، نيازمند تو، در خانه توست و بينواى تو در آستان توست و پيوسته آن را تكرار مى كرد.

كمك به همراهان

عن ابراهمى الخثعَمي قال: قُلْتُ لأبي عبداللَّه عليه السلام:

إِنَّا إِذَا قَدِمْنَا مَكَّةَ ذَهَبَ أَصْحَابُنَا يَطُوفُونَ وَ يَتْرُكُونِّي أَحْفَظُ مَتَاعَهُمْ قَالَ أَنْتَ أَعْظَمُهُمْ أَجْراً. (1)

اسماعيل خثعمى گويد:

به امام صادق عليه السلام عرض كردم: ما وقتى به مكه وارد مى شويم، ياران و همراهانمان مرا نزد اثاثيه خود مى گذارند و به طواف مى پردازند، امام فرمود: پاداش تو از آنان بيشتر است.


1- كافى: 4/ 545/ 26

ص: 62

زمزم، درمان هر درد

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

مَاءُ زَمْزَمَ دَوَاءٌ لِما شُرِبَ لَهُ. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

آب زمزم داروى دردى است كه به نيّت، آن نوشيده مى شود.

بهترين آب زمين

قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام:

مَاءُ زَمْزَمَ خَيْرُ مَاءٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ. (2)

امام على عليه السلام فرمود: آب زمزم بهترين آب بر روى زمين است.

حجر اسماعيل

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

الْحِجْرُ بَيْتُ إِسْمَاعِيلَ وَفِيهِ قَبْرُ هَاجَرَ وَقَبْرُ إِسْمَاعِيلَ. (3)


1- محاسن: 2/ 399/ 2395، كافى 6/ 387
2- محاسن: 2394
3- كافى: 4/ 210/ 14

ص: 63

امام صادق عليه السلام فرمود:

حجر خانه اسماعيل است و قبر او و مادرش هاجر در آن است.

عن أبي عبد اللَّه عليه السلام قال:

إن إسماعيل عليه السلام تُوُفّي وَهُوَ ابنُ مائَةَ وَثَلاثِينَ سَنَةٍ وَدُفِنَ بِالحِجْر مَعَ أُمِّه. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

اسماعيل عليه السلام در سن يكصد و سى سالگى بدرود حيات گفت و همراه با مادرش در حجر دفن شد.

حطيم

معاوية بن عمّار گويد:

از امام صادق عليه السلام درباره حطيم پرسيدم:

فَقَالَ هُوَ مَا بَيْنَ الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ وَ بَيْنَ الْبَابِ.

حضرت فرمود: ميان حجر الاسود و در كعبه است.


1- الحج والعمرة في القرآن والحديث: 107/ 199

ص: 64

سؤال كردم: براى چه حطيم ناميده شده؟

فَقَالَ لِأَنَّ النَّاسَ يَحْطِمُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً هُنَاكَ. (1)

فرمود: براى آن كه مردم در آن جا يكديگر را فشار مى دهند.

ملتزم

قال رَسُول اللَّه صلى الله عليه و آله:

بَيْنَ الرُّكْنِ والْمَقامِ مُلْتَزَمٌ، مايَدْعُوا بِهِ صاحِبُ عاهَةٍ الَّا بَرِئَ. (2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

ميان ركن حجر الاسود و مقام ابراهيم ملتزم است، هيچ صاحب دردى آنجا دعا نمى كند مگر آنكه بهبودى مى يابد.

مستجار

قالَ الصَّادِقُ عليه السلام:

بَنى إبْراهِيمُ الْبَيْتَ ... وَجَعَلَ لَهُ بَابَيْنِ بَابٌ إِلَى الْمَشْرِقِ وَ بَابٌ إِلَى الْمَغْرِبِ، وَالْبَابُ


1- علل الشرائع: 400
2- معجم الكبير طبرانى: 11/ 254/ 11873

ص: 65

الَّذِي إِلَى الْمَغْرِبِ يُسَمَّى الْمُسْتَجَارَ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

ابراهيم خليل كعبه را بنا كرد ... و براى آن دو در گذاشت:

درى به سوى مشرق و درى به سوى مغرب، درى كه به سوى مغرب است مستجار ناميده شده است.

ركن يمانى

عطاء گويد:

به رسول خدا صلى الله عليه و آله گفته شد:

رَأَيْناكَ تُكْثِرُ اسْتِلامَ الرُّكْنِ الْيَمانىِّ فَقالَ:

مااتَيْتُ عَلَيْهِ قَطُّ الَّا و جَبْرَئيلُ قائِمٌ عِنْدَهُ يَسْتَغْفِرُ لِمَنْ اسْتَلَمَهُ. (2)

فراوان مى بينيم كه شما ركن يمانى را استلام مى كنيد! فرمود: هرگز نزد ركن يمانى نيامدم مگر اينكه ديدم جبرئيل آن جا ايستاده و براى كسانى كه آن را استلام مى نمودند طلب مغفرت مى كرد.


1- مستدرك الوسائل: 9/ 323- تفسير قمّى: 1/ 62
2- أخبار مكّه ازرقى: 1/ 338

ص: 66

مسعى

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ:

سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام يَقُولُ:

مَا مِنْ بُقْعَةٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْمَسْعَى لِأَنَّهُ يُذِلُّ فِيهَا كُلَّ جَبَّارٍ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

هيچ بقعه اى نزد خداوند محبوب تر از محلّ سعى نيست براى اينكه هر ستمگر و جبّارى در آن جا ذليل و خوار مى شود.

شفاعت مقبول

قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام:

السَّاعِي بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ تَشْفَعُ لَهُ الْمَلائِكَةُ فَتُشَفَّعُ فِيهِ بِالْإِيجَابِ. (2)

امام سجّاد عليه السلام فرمود:

فرشتگان براى سعى كنندگان بين صفا و مروه شفاعت مى كنند و شفاعت آنان نيز پذيرفته مى شود.


1- كافى: 4/ 434/ 3
2- من لا يحضره الفقيه: 2/ 208/ 2168

ص: 67

هروله

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام: قَالَ:

صَارَ السَّعْىُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ لِأَنَّ إِبْرَاهِيمَ عليه السلام عَرَضَ لَهُ إِبْلِيسُ فَأَمَرَهُ جَبْرَئِيلُ عليه السلام، فَشَدَّ عَلَيْهِ فَهَرَبَ مِنْهُ، فَجَرَتْ بِهِ السُّنَّةُ- يعنى بالْهَرْوَلَة-

. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

[هروله] در سعى بين صفا و مروه براى آن است كه ابليس خود را به ابراهيم خليل عليه السلام در آن جا نشان داد.

آنگاه جبرائيل به آن حضرت دستور داد تا به او حمله كند، پس شيطان گريخت، از اين رو [هروله] سنّت شد.

نشستن در راه

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

لايَجْلِسُ بَيْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَةِإِلَّا مَنْ جَهَدَ. (2)

امام صادق عليه السلام فرمود:

ميان صفا و مروه نمى نشيند مگر كسى كه خسته شده باشد.


1- علل الشرايع: 432- وسائل الشيعه: 13/ 450
2- من لا يحضره الفقيه: 2/ 417/ 2854

ص: 68

افتخار به اهل عرفه

قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله:

«إنّ اللَّه عزّوجلّ يُباهي مَلائِكَتَهُ عَشِيَّةَ عَرَفَة بِاهْلِ عَرَفَةَ فَيَقُولُ:

انْظُرُوا الى عِبادي أتَوْني شُعْثاً غُبْراً». (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

«همانا خداوند عزّوجلّ عصر روز عرفه بر فرشتگان به حضور يافتگان در عرفات افتخار مى كند، سپس مى فرمايد:

به بندگانم نگاه كنيد، ژوليده و غبارآلوده نزد من آمده اند.»

مشعر الحرام

«قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله:- وَهُوَ بِمنى-:

لَوْ يَعْلَمُ اهْلُ الجَمْعَ بِمَنْ حَلُّوا أَوْ بِمَنْ نَزَلُوا لَاسْتَبْشَرُوا بالفَضْلِ مِنْ رَبِّهِمْ بَعْدَ المَغْفِرَةِ». (2)

«رسول خدا صلى الله عليه و آله در حالى كه در منى حضور


1- مسند ابن حنبل: 2/ 692/ 7111
2- معجم الكبير طبرانى: 11/ 45/ 11021

ص: 69

داشت فرمود:

اگر اهل مشعر مى دانستند كه در آستان چه كسى و بر چه كسى وارد شده اند، پس از آمرزش، همديگر را به فضل خداوند بشارت مى دادند.»

مِنى

قال الصادق عليه السلام:

«إِذَا أَخَذَ النَّاسُ مَوَاطِنَهُمْ بِمِنًى، نَادَى مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: إِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ أَرْضَى فَقَدْ رَضِيتُ». (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

هنگامى كه مردم در منى در جاى خود استقرار مى يابند منادى خداوند ندا مى دهد:

اگر مى خواستيد من از شما راضى شوم، راضى شدم.

رمى شيطان

قالَ الصّادِقُ عليه السلام:

«إنَّ عِلَّةَ رَمْيِ الجَمَراتِ أَنَّ إبْراهِيمَ عليه السلام تَراءى لَهُ إبْلِيسُ عِنْدها فَأمَرهُ


1- كافى: 4/ 262/ 42

ص: 70

جَبْرائيلُ بِرَمْيِه بِسَبعِ حَصَياتٍ وَأَنْ يُكَبِّر مَعَ كُلِّ حَصَاةٍ فَفَعَلَ وَجَرَتْ بِذلِكَ السُّنَةِ». (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

دليل اينكه بايد جمره ها را سنگ زد آن است كه ابليس در آنجا بر حضرت ابراهيم عليه السلام نمايان شد، آنگاه جبرائيل، به ابراهيم دستور داد تا با هفت سنگريزه او را بزند و با هر يك از آنها نيز تكبير بگويد، ابراهيم عليه السلام نيز چنين كرد و از آن پس سنّت شد.»

قربانى

عن أبي جعفر عليه السلام قال:

«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

إِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ هَذَا الْأَضْحَى لِتَشْبَعَ مَسَاكِينُهُمْ مِنَ اللَّحْمِ فَأَطْعِمُوهُمْ». (2)

امام باقر عليه السلام فرمود:

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است:

خداوند قربانى را مقرّر و واجب كرده است تا


1- علل الشرايع: 437/ 1- كنز الفوائد: 2/ 82
2- وسائل الشيعة: 14/ 166

ص: 71

بينوايان و مساكين از گوشت آن استفاده نموده، سير شوند، پس آنها را اطعام كنيد.»

طلب مغفرت

قال الصادق عليه السلام:

«اسْتَغْفَرَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله لِلْمُحَلِّقِينَ ثَلاثَ مَرَّاتٍ». (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

رسول خدا صلى الله عليه و آله سه مرتبه براى كسانى كه [در منى] سر مى تراشند طلب آمرزش كرد.»

اسرار حجّ

عالم بزرگوار سيّد عبداللَّه از نوادگان مرحوم محدّث جزائرى در كتاب شرح نخبه مى نويسد:

در منابع متعدّد، كه مورد تأييد من است، به خط بعضى از بزرگان در حديث مرسل چنين نقل شده است كه: شبلى پس از حجّ با امام زين العابدين عليه السلام ديدار كرد، حضرت به او فرمود:


1- تهذيب الاحكام: 5/ 243/ 823

ص: 72

حَجَجْتَ يَا شَبْلِيُّ؟

قَالَ: نَعَمْ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَقَالَ عليه السلام: أَ نَزَلْتَ الْمِيقَاتَ وَ تَجَرَّدْتَ عَنْ مَخِيطِ الثِّيَابِ وَ اغْتَسَلْتَ؟ قَالَ: نَعَمْ،

قَالَ: فَحِينَ نَزَلْتَ الْمِيقَاتَ نَوَيْتَ أَنَّكَ خَلَعْتَ ثَوْبَ الْمَعْصِيَةِ وَلَبِسْتَ ثَوْبَ الطَّاعَةِ؟ قَالَ: لا،

قَالَ: فَحِينَ تَجَرَّدْتَ عَنْ مَخِيطِ ثِيَابِكَ نَوَيْتَ أَنَّكَ تَجَرَّدْتَ مِنَ الرِّيَاءِ وَ النِّفَاقِ وَ الدُّخُولِ فِي الشُّبُهَاتِ؟ قَالَ: لا،

قَالَ: فَحِينَ اغْتَسَلْتَ نَوَيْتَ أَنَّكَ اغْتَسَلْتَ مِنَ الْخَطَايَا وَ الذُّنُوبِ؟ قَالَ: لا،

قَالَ: فَمَا نَزَلْتَ الْمِيقَاتَ وَ لا تَجَرَّدْتَ عَنْ مَخِيطِ الثِّيَابِ وَ لا اغْتَسَلْتَ،

ثُمَّ قَالَ: تَنَظَّفْتَ وَأَحْرَمْتَ وَ عَقَدْتَ بِالْحَجِّ، قَالَ: نَعَمْ،

قَالَ: فَحِينَ تَنَظَّفْتَ وَأَحْرَمْتَ وَعَقَدْتَ الْحَجَّ نَوَيْتَ أَنَّكَ تَنَظَّفْتَ بِنُورَةِ التَّوْبَةِ الْخَالِصَةِ لِلَّهِ تَعَالَى؟ قَالَ لا،

قَالَ: فَحِينَ أَحْرَمْتَ نَوَيْتَ أَنَّكَ حَرَّمْتَ عَلَى نَفْسِكَ كُلَ مُحَرَّمٍ حَرَّمَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ؟ قَالَ: لا،

قَالَ: فَحِينَ عَقَدْتَ الْحَجَّ نَوَيْتَ أَنَّكَ قَدْ حَلَلْتَ كُلَّ عَقْدٍ لِغَيْرِ اللَّهِ؟ قَالَ: لا،

قَالَ لَهُ عليه السلام: مَا تَنَظَّفْتَ وَ لا أَحْرَمْتَ وَ لا عَقَدْتَ الْحَجَّ،

قَالَ لَهُ: أَ دَخَلْتَ الْمِيقَاتَ وَ صَلَّيْتَ رَكْعَتَيِ الْإِحْرَامِ

ص: 73

(آقاى شبلى!) آيا حج گزاردى؟ گفت: آرى فرزند رسول خدا، فرمود: آيا به ميقات فرود آمدى و لباس هاى دوخته خويش را از تن بدر كردى وغسل نمودى؟ شبلى پاسخ گفت: آرى.

امام عليه السلام: آنگاه كه به ميقات درآمدى نيت كردى كه لباس معصيت و نافرمانى را از تن درآورده، و جامه طاعت و فرمانبرى خداوند را بجاى آن پوشيده اى؟ شبلى: نه.

امام عليه السلام: هنگامى كه لباس هاى دوخته را درآوردى، آيا نيت كردى كه خود را از ريا و دورويى و ورود در شبهه ها برهنه و دور سازى؟ شبلى: نه.

امام عليه السلام: به هنگام غسل كردن، نيّت كردى كه خود را از اشتباهات و گناهان شستشو دهى؟ شبلى: نه.

امام عليه السلام: [پس تو در حقيقت] نه به ميقات درآمده اى، و نه لباس هاى دوخته را از تن كنده اى و نه غسل كرده اى ..! سپس از او مى پرسند: آيا خود را تميز كردى و احرام پوشيدى و پيمان حج بستى؟ شبلى: آرى.

امام عليه السلام: آيا اين نيت را داشتى كه خود را با نور توبه خالص پاكيزه مى سازى؟ شبلى: نه.

امام عليه السلام: به هنگام محرم شدن، نيت آن كردى كه هر چه را خداوند بر تو روا نداشته، بر خود حرام بدارى؟ شبلى: نه.

امام عليه السلام: به هنگام بستن پيمان حج، آيا قصد آن كردى كه هر پيمان غير الهى را گشوده اى (رها كرده اى)؟ شبلى:

نه.

امام عليه السلام: نه احرام بسته اى، نه پاكيزه شده اى و نه نيت حج كرده اى! آنگاه چنين پرسيد: آيا به ميقات داخل شدى و دو ركعت نماز احرام بجاى آوردى

ص: 74

وَلَبَّيْتَ؟ قَالَ: نَعَمْ،

قَالَ: فَحِينَ دَخَلْتَ الْمِيقَاتَ نَوَيْتَ أَنَّكَ بِنِيَّةِ الزِّيَارَةِ؟

قَالَ: لا،

قَالَ: فَحِينَ صَلَّيْتَ الرَّكْعَتَيْنِ نَوَيْتَ أَنَّكَ تَقَرَّبْتَ إِلَى اللَّهِ بِخَيْرِ الْأَعْمَالِ مِنَ الصَّلاةِ وَ أَكْبَرِ حَسَنَاتِ الْعِبَادِ؟

قَالَ: لا،

قَالَ: فَحِينَ لَبَّيْتَ نَوَيْتَ أَنَّكَ نَطَقْتَ لِلَّهِ سُبْحَانَهُ بِكُلِّ طَاعَةٍ وَ صُمْتَ عَنْ كُلِّ مَعْصِيَةٍ؟ قَالَ: لا،

قَالَ لَهُ عليه السلام: مَا دَخَلْتَ الْمِيقَاتَ وَ لا صَلَّيْتَ وَلا لَبَّيْتَ،

ثُمَّ قَالَ لَهُ: أَ دَخَلْتَ الْحَرَمَ وَ رَأَيْتَ الْكَعْبَةَ وَصَلَّيْتَ؟

قَالَ: نَعَمْ،

قَالَ: فَحِينَ دَخَلْتَ الْحَرَمَ نَوَيْتَ أَنَّكَ حَرَّمْتَ عَلَى نَفْسِكَ كُلَّ غِيبَةٍ تَسْتَغِيبُهَا الْمُسْلِمِينَ مِنْ أَهْلِ مِلَّةِ الْإِسْلامِ؟ قَالَ: لا.

قَالَ فَحِينَ وَصَلْتَ مَكَّةَ نَوَيْتَ بِقَلْبِكَ أَنَّكَ قَصَدْتَ اللَّهَ؟ قَالَ: لا.

قَالَ عليه السلام: فَمَادَخَلْتَ الْحَرَمَ وَلا رَأَيْتَ الْكَعْبَةَ وَلا صَلَّيْتَ.

ثُمَّ قَالَ: طُفْتَ بِالْبَيْتِ وَ مَسَسْتَ الْأَرْكَانَ وَسَعَيْتَ؟

قَالَ: نَعَمْ.

قَالَ عليه السلام: فَحِينَ سَعَيْتَ نَوَيْتَ أَنَّكَ هَرَبْتَ إِلَى اللَّهِ وَعَرَفَ مِنْكَ ذَلِكَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ؟ قَالَ: لا.

ص: 75

و لبيك گفتى؟ شبلى: آرى.

امام عليه السلام: به هنگام خواندن دو ركعت نماز (طواف)، نيت آن داشتى كه به بهترين كارها و بزرگترين نيكى هاى بندگان (كه همان نماز است)، خود را به خدا نزديك مى كنى؟ شبلى: نه.

امام عليه السلام: آنگاه كه لبيك گفتى، نيّت آن كردى كه به هر چه فرمانبردارى محض خداوند است سخن مى گويى و از هر نافرمانى و معصيتى سكوت مى كنى؟ شبلى: نه.

امام عليه السلام: نه در ميقات داخل شده اى، نه نماز گزارده اى و نه لبيك گفته اى!

وباز پرسيد: آيا به حرم داخل شدى و كعبه را ديدى و نماز خواندى؟

شبلى: آرى.

امام عليه السلام: به هنگام ورود به حرم نيت آن كردى كه هر غيبت و بد گويى مسلمانى از جامعه اسلامى را بر خود حرام مى كنى؟ شبلى: نه.

امام عليه السلام: به هنگام رسيدن به مكه، نيت كردى كه فقط خدا را مى خواهى [و مى جويى]؟ شبلى: نه.

امام عليه السلام: پس نه به حرم وارد شده اى و نه كعبه را ديده اى و نه نماز گزارده اى! و ادامه داد: گرداگرد خانه خدا طواف كردى؟ واركان خانه را لمس نمودى؟ وسعى انجام دادى؟ شبلى: آرى.

امام عليه السلام: به هنگام سعى، نيّت آن داشتى كه (از شرّ شيطان ونفس) به خدا پناه مى برى و او كه آگاه به پنهان هاست، نسبت به اين مسأله داناست؟ شبلى: نه.

ص: 76

قَالَ فَمَا طُفْتَ بِالْبَيْتِ وَلا مَسِسْتَ الْأَرْكَانَ وَلا سَعَيْتَ.

ثُمَّ قَالَ لَهُ: صَافَحْتَ الْحَجَرَ وَ وَقَفْتَ بِمَقَامِ إِبْرَاهِيمَ عليه السلام وَ صَلَّيْتَ بِهِ رَكْعَتَيْنِ؟ قَالَ: نَعَمْ فَصَاحَ عليه السلام صَيْحَةً كَادَ يُفَارِقُ الدُّنْيَاثُمَّ قَالَ: آهِ آهِ

ثُمَّ قَالَ عليه السلام: مَنْ صَافَحَ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ فَقَدْ صَافَحَ اللَّهَ تَعَالَى، فَانْظُرْ يَا مِسْكِينُ لا تُضَيِّعْ أَجْرَ مَا عَظُمَ حُرْمَتُهُ، وَ تَنْقُضِ الْمُصَافَحَةَ بِالْمُخَالَفَةِ، وَ قَبْضِ الْحَرَامِ نَظِيرَ أَهْلِ الْآثَامِ.

ثُمَّ قَالَ عليه السلام: نَوَيْتَ حِينَ وَقَفْتَ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ عليه السلام أَنَّكَ وَقَفْتَ عَلَى كُلِّ طَاعَةٍ وَتَخَلَّفْتَ عَنْ كُلِّ مَعْصِيَةٍ؟ قَالَ: لا.

قَالَ: فَحِينَ صَلَّيْتَ فِيهِ رَكْعَتَيْنِ نَوَيْتَ أَنَّكَ صَلَّيْتَ بِصَلاةِ إِبْرَاهِيمَ عليه السلام، وَ أَرْغَمْتَ بِصَلاتِكَ أَنْفَ الشَّيْطَانِ؟ قَالَ: لا.

قَالَ لَهُ: فَمَا صَافَحْتَ الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ وَ لا وَقَفْتَ عِنْدَ الْمَقَامِ وَ لا صَلَّيْتَ فِيهِ رَكْعَتَيْنِ.

ثُمَّ قَالَ عليه السلام: لَهُ أَشْرَفْتَ عَلَى بِئْرِ زَمْزَمَ وَ شَرِبْتَ مِنْ مَائِهَا؟ قَالَ: نَعَمْ.

قَالَ نَوَيْتَ أَنَّكَ أَشْرَفْتَ عَلَى الطَّاعَةِ، وَغَضَضْتَ طَرْفَكَ عَنِ الْمَعْصِيَةِ؟ قَالَ: لا.

قَالَ عليه السلام: فَمَا أَشْرَفْتَ عَلَيْهَا وَ لا شَرِبْتَ مِنْ مَائِهَا.

ص: 77

امام عليه السلام: پس نه طواف خانه كرده اى، نه اركان را لمس نموده اى و نه سعى نموده اى!

سپس فرمود: آيا با حجر الاسود دست دادى، كنار مقام ابراهيم ايستادى، و دو ركعت نماز خواندى؟ شبلى: نه.

در اين هنگام امام فريادى برآورد چونانكه گويى نزديك است از دنيا برود، سپس فرمود: آه، آه ... آنگاه فرمود:

كسى كه با حجر الاسود دست داده، مصافحه كند، در حقيقت با خداوند متعال دست داده است، پس اى نادار ناتوان بنگر و بيانديش، و پاداش آنچه راحرمت قائل شده و بزرگ داشته اى، ضايع مگردان و همچون معصيت كاران، دستى كه به خدادادى (و پيمانى را كه با خدا بستى) نگسل و نشكن.

سپس فرمود: آنگاه كه نزد مقام ابراهيم قرار گرفتى آيا نيّت كردى كه مصمّم بر انجام همه دستورهاى الهى و فرمانبردارى از آن و مخالف با هر معصيت و نا فرمانى خدا باشى؟ گفت: نه.

امام فرمود: آنگاه كه دو ركعت نماز طواف را به جاى آوردى آيا نيّت كردى كه با ابراهيم عليه السلام نمازگزاردى و با نمازت بينى شيطان را به خاك ماليدى؟ گفت: نه.

امام فرمود: پس در حقيقت، نه با حجرالاسود دست داده و مصافحه كرده اى، و نه در مقام ابراهيم توقّف كرده و ايستاده اى، و نه دو ركعت نماز آنجا خوانده اى!

سپس فرمود: آيا بر سر چاه زمزم رفتى و از آب آن نوشيدى؟ گفت: آرى.

امام فرمود: آيا نيّت كردى كه بر فرمانبردارى خداوند اشراف يافته، و از گناه و معصيت چشم پوشيده و روى گردانده اى؟ شبلى گفت: نه. امام فرمود: پس در حقيقت بر چاه زمزم اشراف نيافته اى و از آب آن ننوشيده اى!

ص: 78

ثُمَّ قَالَ لَهُ عليه السلام: أَ سَعَيْتَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَمَشَيْتَ وَتَرَدَّدْتَ بَيْنَهُمَا؟ قَالَ: نَعَمْ.

قَالَ لَهُ: نَوَيْتَ أَنَّكَ بَيْنَ الرَّجَاءِ وَ الْخَوْفِ؟ قَالَ: لا.

قَالَ: فَمَا سَعَيْتَ وَ لا مَشَيْتَ وَ لا تَرَدَّدْتَ بَيْنَ الصَّفَا وَالْمَرْوَةِ. ثُمَّ قَالَ: أَ خَرَجْتَ إِلى مِنًى؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ:

نَوَيْتَ أَنَّكَ آمَنْتَ النَّاسَ مِنْ لِسَانِكَ وَ قَلْبِكَ وَ يَدِكَ؟

قَالَ: لا، قَالَ فَمَا خَرَجْتَ إِلى مِنًى.

ثُمَّ قَالَ: لَهُ أَ وَقَفْتَ الْوَقْفَةَ بِعَرَفَةَ، وَطَلَعْتَ جَبَلَ الرَّحْمَةِ، وَعَرَفْتَ وَادِيَ نَمِرَةَ، وَدَعَوْتَ اللَّهَ سُبْحَانَهُ عِنْدَ الْمِيلِ وَالْجَمَرَاتِ؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: هَلْ عَرَفْتَ بِمَوْقِفِكَ بِعَرَفَةَ مَعْرِفَةَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ أَمْرَ الْمَعَارِف وَ الْعُلُومِ وَ عَرَفْتَ قَبْضَ اللَّهِ عَلى صَحِيفَتِكَ وَاطِّلاعَهُ عَلَى سَرِيرَتِكَ وَ قَلْبِكَ؟ قَالَ: لا، قَالَ نَوَيْتَ بِطُلُوعِكَ جَبَلَ الرَّحْمَةِ أَنَّ اللَّهَ يَرْحَمُ كُلَّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ وَيَتَوَلَّى كُلَّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ؟ قَالَ: لا، قَالَ: فَنَوَيْتَ عِنْدَ نَمِرَةَ أَنَّكَ لا تَأْمُرُ حَتَّى تَأْتَمِرَ، وَلا تَزْجُرُ حَتَّى تَنْزَجِرَ؟

قَالَ: لا، قَالَ: فَعِنْدَ مَا وَقَفْتَ عِنْدَ الْعَلَمِ وَ النَّمِرَاتِ، نَوَيْتَ أَنَّهَا شَاهِدَةٌ لَكَ عَلَى الطَّاعَاتِ حَافِظَةٌ لَكَ مَعَ الْحَفَظَةِ بِأَمْرِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ؟ قَالَ: لا، قَالَ: فَمَا وَقَفْتَ بِعَرَفَةَ، وَلا طَلَعْتَ جَبَلَ الرَّحْمَةِ، وَلا عَرَفْتَ نَمِرَةَ، وَلا دَعَوْتَ، وَلا وَقَفْتَ عِنْدَ النَّمِرَاتِ.

ص: 79

امام سپس فرمود: آيا سعى صفا و مروه را انجام دادى؟

و پياده بين آن دو كوه رفت و آمد داشتى؟ گفت: آرى.

امام فرمود: آيا نيّت كردى كه ميان خوف و رجاء و ترس و اميد در حركتى؟ گفت: نه.

امام فرمود پس سعى صفا و مروه انجام نداده اى و ميان آن دو كوه تردّد نكرده و راه نرفته اى!!

سپس فرمود: آيا سوى منا رفتى؟ گفت: آرى.

امام فرمود: آيا نيّت كردى كه مردم را از زبان و قلب و دست خود ايمن سازى؟ گفت: نه. امام فرمود: پس به منا نرفته اى! سپس پرسيد: آيا در عرفات وقوف كردى؟ و بالاى جبل الرحمه رفتى و وادىِ نَمِره را شناختى و كنار جَمَره ها، خداى سبحان را خواندى؟ گفت: آرى.

امام فرمود: آيا با وقوف در عرفات آگاهى خداوند را بر شناخت ها و دانش ها دريافتى؟ و دانستى كه خداوند نامه عمل تو را مى گيرد و از درون و فكر و قلب تو آگاهى دارد؟ گفت: نه.

امام فرمود: آيا در بالا رفتن از جبل الرّحمه نيّت آن را داشتى كه خداوند به هر زن و مرد با ايمان رحمت آورد، و هر مرد و زن مسلمان را سرپرستى مى كند؟ گفت: نه.

امام فرمود: آيا در وادىِ نَمِره نيّت آن را داشتى كه فرمان ندهى تا خود فرمان برى و نهى نكنى تا زمانى كه خود نهى پذير باشى؟ گفت: نه.

آيا هنگامى كه نزد نشانه و دو نَمِره وقوف كردى، نيّت كردى كه آنها بر عبادات و طاعات تو گواه باشند و همراه با نگهبانان خداوند و به امر او از تو حفاظت كنند؟ گفت:

نه، حضرت فرمود: پس تو در عرفات وقوف نكرده اى! واز جبل الرحمة بالا نرفته اى! ونَمِره را نشناخته اى! و دعا نكرده اى و نزد دو نمره وقوف نكرده اى!

ص: 80

ثُمَّ قَالَ: مَرَرْتَ بَيْنَ الْعَلَمَيْنِ، وَ صَلَّيْتَ قَبْلَ مُرُورِكَ رَكْعَتَيْنِ، وَ مَشَيْتَ بِمُزْدَلِفَةَ، وَ لَقَطْتَ فِيهَا الْحَصَى، وَمَرَرْتَ بِالْمَشْعَرِ الْحَرَامِ؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: فَحِينَ صَلَّيْتَ رَكْعَتَيْنِ، نَوَيْتَ أَنَّهَا صَلاةُ شُكْرٍ فِي لَيْلَةِ عَشْرٍ، تَنْفِي كُلَّ عُسْرٍ، وَتُيَسِّرُ كُلَّ يُسْرٍ؟ قَالَ: لا، قَالَ: فَعِنْدَ مَا مَشَيْتَ بَيْنَ الْعَلَمَيْنِ، وَ لَمْ تَعْدِلْ عَنْهُمَا يَمِيناً وَ شِمَالًا، نَوَيْتَ أَنْ لا تَعْدِلَ عَنْ دِينِ الْحَقِّ يَمِيناً وَشِمَالًا، لا بِقَلْبِكَ، وَلا بِلِسَانِكَ، وَ لا بِجَوَارِحِكَ، قَالَ: لا، قَالَ: فَعِنْدَ مَا مَشَيْتَ بِمُزْدَلِفَةَ وَ لَقَطْتَ مِنْهَا الْحَصَى، نَوَيْتَ أَنَّكَ رَفَعْتَ عَنْكَ كُلَّ مَعْصِيَةٍ، وَجَهْلٍ، وَثَبَّتَّ كُلَّ عِلْمٍ وَ عَمَلٍ؟ قَالَ: لا، قَالَ: فَعِنْدَ مَا مَرَرْتَ بِالْمَشْعَرِ الْحَرَامِ، نَوَيْتَ أَنَّكَ أَشْعَرْتَ قَلْبَكَ إِشْعَارَ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْخَوْفَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ قَالَ: لا، قَالَ: فَمَا مَرَرْتَ بِالْعَلَمَيْنِ، وَلا صَلَّيْتَ رَكْعَتَيْنِ، وَلا مَشَيْتَ بِالْمُزْدَلِفَةِ، وَلا رَفَعْتَ مِنْهَا الْحَصَى، وَلا مَرَرْتَ بِالْمَشْعَرِ الْحَرَامِ.

ثُمَّ قَالَ لَهُ: وَصَلْتَ مِنًى، وَرَمَيْتَ الْجَمْرَةَ، وَحَلَقْتَ رَأْسَكَ، وَذَبَحْتَ هَدْيَكَ، وَصَلَّيْتَ فِي مَسْجِدِ الْخَيْفِ، وَرَجَعْتَ إِلَى مَكَّةَ، وَطُفْتَ طَوَافَ الْإِفَاضَةِ؟

قَالَ: نَعَمْ، قَالَ: فَنَوَيْتَ عِنْدَ مَا وَصَلْتَ مِنًى وَ رَمَيْتَ الْجِمَارَ، أَنَّكَ بَلَغْتَ إِلَى مَطْلَبِكِ، وَ قَدْ قَضَى رَبُّكَ

ص: 81

آنگاه پرسيد: آيا از ميانِ دو نشانه عبور كردى و پيش از گذشتنِ از آنجا، دو ركعت نماز گزاردى؟ و پياده به مزدلفه رفتى و از آنجا سنگريزه جمع كردى؟ و از مشعر الحرام گذشتى؟ گفت: آرى.

امام فرمود: وقتى دو ركعت نماز خواندى، نيّت كردى كه آن نماز، نماز شكرِ در شب دهم است، كه هر سختى را دور و كارها را آسان مى كند؟ گفت: نه.

امام فرمود: هنگامى كه از ميان دو نشانه عبور كردى و به چپ و راست منحرف نشدى، آيا نيّت كردى كه از دين حق به چپ و راست منحرف نشوى، نه با قلبت، نه با زبانت و نه با اعضاى بدنت؟ گفت: نه.

امام فرمود: هنگامى كه به مزدلفه رفتى و از آنجا سنگريزه جمع كردى، آيا نيّت كردى كه هر معصيت و جهل را از خود برداشتى و هر علم و عمل صالحى را در خود پايدار سازى؟ گفت: نه.

امام فرمود: وقتى كه بر مشعر الحرام گذر كردى، آيا نيّت كردى كه دلت را به بينش اهل تقوى و خوف از خدا بيارايى؟ گفت: نه.

امام فرمود: پس نه از دو كوه عبور كرده اى، نه دو ركعت نماز خوانده اى، نه به مزدلفه رفته اى، نه از آنجا سنگريزه برداشته اى و نه از مشعر الحرام عبور كرده اى! و همچنين پرسيد: آيا به منا رسيدى و آيا جمره را رمى كردى؟ و سرت را تراشيدى؟ و قربانى ات را سر بريدى؟ و در مسجد خيف نماز گزاردى؟ و به مكّه بازگشته «طواف افاضه» را انجام دادى؟ گفت: آرى.

امام فرمود: وقتى به منا رسيدى و رمى جمرات كردى، آيا احساس كردى كه به خواسته ات رسيده اى و خداوند

ص: 82

لَكَ كُلَّ حَاجَتِكَ؟ قَالَ: لا، قَالَ: فَعِنْدَ مَا رَمَيْتَ الْجِمَارَ نَوَيْتَ أَنَّكَ رَمَيْتَ عَدُوَّكَ إِبْلِيسَ وَغَضِبْتَهُ بِتَمَامِ حَجِّكَ النَّفِيسِ؟ قَالَ: لا، قَالَ: فَعِنْدَ مَا حَلَقْتَ رَأْسَكَ نَوَيْتَ أَنَّكَ تَطَهَّرْتَ مِنَ الْأَدْنَاسِ، وَمِنْ تَبِعَةِ بَنِي آدَمَ، وَخَرَجْتَ مِنَ الذُّنُوبِ كَمَا وَلَدَتْكَ أُمُّكَ؟

قَالَ: لا، قَالَ: فَعِنْدَ مَا صَلَّيْتَ فِي مَسْجِدِ الْخَيْفِ نَوَيْتَ أَنَّكَ لا تَخَافُ إِلَّا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَذَنْبَكَ، وَلا تَرْجُو إِلَّا رَحْمَةَ اللَّهِ تَعَالَى؟ قَالَ: لا، قَالَ: فَعِنْدَ مَا ذَبَحْتَ هَدْيَكَ نَوَيْتَ أَنَّكَ ذَبَحْتَ حَنْجَرَةَ الطَّمَعِ بِمَا تَمَسَّكْتَ بِهِ مِنْ حَقِيقَةِ الْوَرَعِ، وَأَنَّكَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ إِبْرَاهِيمَ عليه السلام بِذَبْحِ وَلَدِهِ، وَثَمَرَةِ فُؤَادِهِ وَرَيْحَانِ قَلْبِهِ، وَحَاجَّهُ سُنَّتُهُ لِمَنْ بَعْدَهُ، وَقَرَّبَهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى لِمَنْ خَلْفَهُ؟ قَالَ: لا، قَالَ: فَعِنْدَ مَا رَجَعْتَ إِلَى مَكَّةَ وَ طُفْتَ طَوَافَ الْإِفَاضَةِ نَوَيْتَ أَنَّكَ أَفَضْتَ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ تَعَالَى، وَرَجَعْتَ إِلَى طَاعَتِهِ، وَتَمَسَّكْتَ بِوُدِّهِ، وَأَدَّيْتَ فَرَائِضَهُ، وَتَقَرَّبْتَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى؟ قَالَ: لا، قَالَ: لَهُ زَيْنُ الْعَابِدِينَ عليه السلام فَمَا وَصَلْتَ مِنًى وَ لا رَمَيْتَ الْجِمَارَ، وَلا حَلَقْتَ رَأْسَكَ، وَلا أَدَّيْتَ نُسُكَكَ، وَلا صَلَّيْتَ فِي مَسْجِدِ الْخَيْفِ، وَلا طُفْتَ طَوَافَ الْإِفَاضَةِ، وَلا تَقَرَّبْتَ. ارْجِعْ فَإِنَّكَ لَمْ تَحُجَّ.

ص: 83

همه حاجت هايت را برآورده است؟ گفت: نه.

امام فرمود: وقتى سنگريزه به جمرات زدى، آيا نيّت كردى كه دشمنت ابليس را رمى كرده اى؟ و با تمامى حج گرانبهايت، او را به خشم آورده اى؟ گفت: نه.

امام فرمود: وقتى سرت را تراشيدى، آيا نيّت كردى كه از آلودگى ها و از گناهان بنى آدم پاك شده اى و از گناهانت بيرون آمدى همچون روزى كه از مادر زاده شدى؟ گفت: نه.

امام فرمود: وقتى در مسجد خيف نماز خواندى، نيّت كردى كه جز از خداى متعال و گناهت نترسى و جز به رحمت خدا اميدوار نباشى؟ گفت: نه.

امام فرمود: آنگاه كه قربانى ات را سربريدى، آيا نيّت كردى كه با تمسك به حقيقتِ ورع و پرهيزكارى گلوى طمع را ببرى و از ابراهيم عليه السلام، كه فرزندش و ميوه دلش و گُل قلبش را به قربانگاه آورد و آن را سنّتى براى آيندگان و وسيله اى براى تقرّب به خداوند براى نسل هاى بعد قرار داد، پيروى كنى؟ گفت: نه.

امام فرمود: چون به مكّه بازگشتى و «طواف افاضه» كردى، آيا نيّت كردى كه از رحمت خدا كوچ كرده به طاعت او بازگردى و به دوستى او چنگ زده و واجبات الهى را ادا كرده اى و به خدا نزديك شده اى؟ گفت: نه.

امام فرمود: پس نه به منا رسيده اى، نه سنگريزه پرتاب كرده اى، نه سرت را تراشيده اى، نه اعمال حجّ خود را انجام داده اى، نه در مسجد خيف نماز خوانده اى، نه «طوافِ كوچ» به جاآورده اى ونه به قرب خدا رسيده اى!

برگرد! زيرا تو حجّ بجا نياورده اى!

ص: 84

فَطَفِقَ الشِّبْلِيُّ يَبْكِي عَلَى ما فَرَّطَهُ فِي حَجِّهِ، وَما زَالَ يَتَعَلَّمُ حَتَّى حَجَّ مِنْ قابِلٍ بِمَعْرِفَهٍ وَيَقينٍ. (1)

سپس شبلى سخت به گريه افتاد و از اينكه نتوانسته حجّ را آنگونه كه هست بشناسد و مناسك حج را عارفانه انجام دهد از شدّت ناراحتى به خود پيچيد و از آن پس به دنبال فراگيرى اسرار و معارف حج بود تا بتواند حج سال بعد را از روى شناخت و يقين به جاى آورد.

ختم قرآن

قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام:

تَسْبِيحَةٌ بِمَكَّةَ أَفْضَلُ مِنْ خَرَاجِ الْعِرَاقَيْنِ يُنْفَقُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَ قَالَ: مَنْ خَتَمَ الْقُرْآنَ بِمَكَّةَ لَمْ يَمُتْ حَتَّى يَرى رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله وَ يَرى مَنْزِلَهُ فِي الْجَنَّةِ. (2)

امام سجّاد عليه السلام فرمود:

ثواب سبحان اللَّه گفتن در مكّه بالاتر از انفاق


1- مستدرك الوسائل: 10/ 166
2- تهذيب الأحكام: 5/ 468/ 1640

ص: 85

ماليات عراقين در راه خداست، و نيز فرمود: هركس در مكّه قرآن را ختم كند، نمى ميرد مگر آنكه رسول خدا صلى الله عليه و آله را مى بيند، و جايگاه خويش را در بهشت مشاهده نمايد.

وداع با كعبه

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَخْرُجَ مِنْ مَكَّةَ وَ تَأْتِيَ أَهْلَكَ فَوَدِّعِ الْبَيْتَ وَ طُفْ بِالْبَيْتِ أُسْبُوعاً. (1)

معاوية بن عمّار گويد:

امام صادق عليه السلام فرمود:

هنگامى كه خواستى از مكّه خارج شوى و به سوى خانواده ات برگردى، پس با كعبه وداع كرده و هفت بار گرد كعبه طواف كن ....

نشانه قبولى

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

آيَةُ قَبُولِ الْحَجِّ تَرْكُ مَا كَانَ عَلَيْهِ الْعَبْدُ مُقِيماً مِنَ الذُّنُوبِ. (2)


1- كافى: 4/ 530/ 1
2- مستدرك الوسائل: 10/ 165

ص: 86

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

نشانه قبولى حج آن است كه گناهانى را كه قبلًا انجام مى داده، ترك كند.

نورانيّت حج

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

الْحَاجُّ لا يَزَالُ عَلَيْهِ نُورُ الْحَجِّ مَا لَمْ يُلِمَّ بِذَنْبٍ. (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

حج گزار تا زمانى كه به گناه آلوده نشده نور حج را پيوسته دارا خواهد بود.

نيّت بازگشت

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

مَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةَ فَلْيَؤُمَّ هَذَا الْبَيْتَ، وَ مَنْ رَجَعَ مِنْ مَكَّةَ وَ هُوَ يَنْوِي الْحَجَّ مِنْ قَابِلٍ زِيدَ فِي عُمُرِهِ. (2)


1- كافى: 4/ 255/ 11
2- من لا يحضره الفقيه: 2/ 141/ 64

ص: 87

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هركس دنيا و آخرت مى خواهد آهنگ زيارت اين خانه كند و كسى كه از مكّه بازگردد و قصد داشته باشد سال بعد نيز بيايد، عمرش طولانى مى شود.

كمال حج

قالَ الصّادِقُ عليه السلام:

«اذا حَجَّ احَدُكُمْ فَلْيَخْتِمْ حَجَّهُ بِزِيارَتِنا لِأَنَّ ذلِكَ مِنْ تَمامِ الحَجِّ». (1)

امام صادق عليه السلام به «اسماعيل بن مهران» فرمود:

هنگامى كه يكى از شما حج انجام داديد، بايد حجّ خود را با ديدار ما پايان دهيد، زيرا اين [از شرايط] كامل شدن و تمام شدن حجّ است.»

زيارت رسول خدا صلى الله عليه و آله

قالَ رَسُول اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

مَنْ حَجَّ فَزارَ قَبْرى بَعْدَ مَوْتى كانَ كَمَنْ


1- علل الشرايع: 459/ 1

ص: 88

زارَنى في حَياتِى. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: كسى كه حج گزارد و پس از مرگ من به زيارت قبر من بيايد، مانند آن است كه مرا در حال زنده بودن زيارت كرده است.

حج همراه با پيامبر

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

إِنَّ زِيَارَةَ قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله تَعْدِلُ حَجَّةً مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه و آله مَبْرُورَةً. (2)

امام باقر عليه السلام فرمود:

همانا زيارت قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله برابر با يك حج مقبول همراه با آن حضرت است.

زيارت عاشقانه

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

مَنْ جاءَنى زائِراً لايَعْمَلُهُ حاجَةً الَّا زِيارَتى، كانَ حَقّاً عَلَىَّ انْ اكُونَ لَهُ شَفيعاً يَوْمَ الْقِيامَةِ. (3)


1- معجم الاوسط طبرانى: 3/ 351/ 3376
2- وسائل الشيعه: 14/ 335- كامل الزيارات: 47
3- معجم الكبير طبرانى: 12/ 225/ 13149

ص: 89

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

هركس به زيارت من بيايد، و كارى جز زيارت من نداشته باشد، سزاست كه من او را روز قيامت شفاعت كنم.

مأموريت فرشتگان

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

خَلَقَ اللَّهُ تَعالى لى مَلَكَيْنِ يَرُدّانِ السَّلامَ عَلى مَنْ سَلَّمَ عَلَىَّ مِنْ شَرْقِ البِلادِ وَ غَرْبِها، الَّا مَنْ سَلَّمَ عَلَىَّ فى دارى فَانى ارُدُّ عَلَيْهِ السَّلامَ بِنَفْسى. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

خداوند تعالى براى من دو فرشته خلق فرموده كه هركس از شرق و غرب بر من سلام كند و درود فرستد، پاسخ آنان را مى دهند. مگر كسى كه در خانه من، به من سلام دهد كه خود، جواب سلام او را مى دهم.

نماز در مسجد النبى صلى الله عليه و آله

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

صَلاةٌ فِي مَسْجِدِي هَذَا تَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَشَرَةَ آلافِ صَلاةٍ فِي غَيْرِهِ مِنَ الْمَسَاجِدِ


1- كنز العمال: 12/ 256/ 34929.

ص: 90

إِلَّا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ فَإِنَّ الصَّلاةَ فِيهِ تَعْدِلُ مِائَةَ أَلْفِ صَلاةٍ. (1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

نماز در مسجد من برابر است با ده هزار نماز در مساجد ديگر جز مسجدالحرام، كه نماز در آن يك صد هزار ركعت ثواب دارد.

باغ بهشتى

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

مَا بَيْنَ قَبْرِي وَ مِنْبَرِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ، وَ مِنْبَرِي عَلَى تُرْعَةٍ مِنْ تُرَعِ الْجَنَّةِ. (2)

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

ميان قبر من و منبر من باغى از باغ هاى بهشت است و منبر من بر دريچه اى از دريچه هاى بهشت است.

سلام بر فاطمه

يز يد بن عبدالملك از پدرش شنيده كه جدّ او گفته است:

بر حضرت فاطمه زهرا عليها السلام وارد شدم. آن حضرت بر


1- كافى: 4/ 556/ 11- ثواب الاعمال: 50/ 1
2- كافى: 4/ 554/ 3

ص: 91

من سلام كرد، سپس فرمود:

چه چيزى سبب شده به اينجا بيايى؟

عرض كردم: درخواست بركت.

قَالَتْ: أَخْبَرَنِي أَبِي وَ هُوَ ذَا هُوَ أَنَّهُ مَنْ سَلَّمَ عَلَيْهِ وَعَلَيَّ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ.

فاطمه عليها السلام فرمود: پدرم به من خبر داد كه هر كس بر او و بر من سه روز سلام دهد، خداوند بهشت را بر او واجب گرداند.

قُلْتُ لَهَا: فِي حَيَاتِهِ وَ حَيَاتِكِ قَالَتْ نَعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنَا. (1)

از آن حضرت پرسيدم: در حيات ايشان و شما؟

پاسخ فرمود:

آرى و پس از مرگ ما.

سلام بر امامان

قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام، وَ نَظَرَ النَّاسَ فِي الطَّوَافِ قَالَ:

أُمِرُوا أَنْ يَطُوفُوا بِهَذَا ثُمَّ يَأْتُونَا


1- تهذيب الاحكام: 6/ 9/ 18

ص: 92

فَيُعَرِّفُونَا مَوَدَّتَهُمْ ثُمَّ يَعْرِضُوا عَلَيْنَا نَصْرَهُمْ». (1)

«امام باقر عليه السلام در حالى كه مردم را در حال طواف مى نگريست فرمود:

به آنان فرمان داده شده تا در اينجا [و گرد كعبه] طواف كنند، سپس نزد ما آمده، دوستى و محبّتْ و نيز نصرت و يارى خود را به ما اظهار و عرضه نمايند.»

سلام بر شهيدان

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

إِنَّ فَاطِمَةَ عليها السلام كَانَتْ تَأْتِي قُبُورَ الشُّهَدَاءِ فِي كُلِّ غَدَاةِ سَبْتٍ فَتَأْتِي قَبْرَ حَمْزَةَ وَ تَتَرَحَّمُ عَلَيْهِ وَ تَسْتَغْفِرُ لَهُ. (2)

امام صادق عليه السلام فرمود:

حضرت فاطمه عليها السلام هر صبح شنبه به زيارت قبر حمزه مى آمد و براى او طلب رحمت و آمرزش مى كرد.


1- مستدرك الوسائل: 10/ 189
2- تهذيب الاحكام: 1/ 465/ 168

ص: 93

زيارت امامان

قالَ الرّضا عليه السلام:

انَّ لِكُلِّ امامٍ عَهْداً في عُنُقِ اولِيائِهِ وَشِيعَتِهِ وَانَّ مِنْ تَمامِ الوَفاءِ بالعَهْدِ وَحُسْنِ الأداءِ زِيارَةُ قُبُورِهِمْ فَمَنْ زارَهُم رَغْبَةً في زيارَتِهِمْ وتَصْديقاً بِما رَغبوا فيهِ كانَ أَئِمَّتُهُم شُفَعائَهُمْ يَوْمَ القِيامَةِ! (1)

امام رضا عليه السلام فرمود:

براى هر امامى به گردن دوستان و پيروانش تعهّدى است، كه وفاى كامل به آن عهد، زيارت قبور آنها است، پس هر كس از روى عشق و علاقه، و با پذيرش آنچه آنان در پى آن بودند، قبور آنان را زيارت كند، پيشوايانشان نيز روز قيامت آنها را شفاعت مى كنند.

نماز در قبا

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله:

الصَّلاةُ فى مَسْجِدِ قُباءَ كَعُمْرَةٍ. (2)


1- كافى: 4/ 567
2- سنن ترمذى: 2/ 145/ 324.

ص: 94

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

نماز در مسجد قباء مانند انجام عمره است [پاداش عمره دارد].

رفتار با مسلمانان ديگر كشورها

زَيْدٌ الشَّحَّامُ عَنِ الصّادِق عليه السلام، أَنَّهُ قَالَ:

«يَا زَيْدُ خَالِقُوا النَّاسَ بِأَخْلاقِهِمْ صَلُّوا فِي مَسَاجِدِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَكُونُوا الْأَئِمَّةَ وَ الْمُؤَذِّنِينَ فَافْعَلُوا فَإِنَّكُمْ إِذَا فَعَلْتُمْ ذَلِكَ قَالُوا هَؤُلاءِ الْجَعْفَرِيَّةُ رَحِمَ اللَّهُ جَعْفَراً مَا كَانَ أَحْسَنَ مَا يُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ وَ إِذَا تَرَكْتُمْ ذَلِكَ قَالُوا هَؤُلاءِ الْجَعْفَرِيَّةُ فَعَلَ اللَّهُ بِجَعْفَرٍ مَا كَانَ أَسْوَأَ مَا يُؤَدِّبُ أَصْحَابَهُ». (1)

«امام صادق عليه السلام فرمود:

اى زيد، خود را با اخلاق ايشان تطبيق داده، رفتارى خوب با آنان داشته باشيد، در مساجد آنها نماز بگزاريد، بيمارانشان را عيادت كنيد، در تشييع جنازه آنان حاضر


1- وافى: 2/ 182- من لا يحضره الفقيه: 1/ 383

ص: 95

شويد، و اگر بتوانيد امام جماعت يا مؤذن آنان باشيد، چنين كنيد، زيرا اگر چنين رفتار كنيد گويند:

اينها جعفرى (و پيروان جعفر بن محمّد عليه السلام) اند، خداوند جعفر را رحمت كند، چه خوب ياران خود راتربيت كرده است. و اگر چنين رفتار نكنيد، گويند اينها جعفرى هستند خداوند با جعفر چنان كند، يارانش را چه بد تربيت كرده است!!»

استقبال از حاجيان

عَنْ أبِي عبداللَّه عليه السلام قال:

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ:

«كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليهما السلام يَقُولُ: يَا مَعْشَرَ مَنْ لَمْ يَحُجَّ اسْتَبْشِرُوا بِالْحَاجِّ وَ صَافِحُوهُمْ وَعَظِّمُوهُمْ فَإِنَّ ذَلِكَ يَجِبُ عَلَيْكُمْ تُشَارِكُوهُمْ فِي الْأَجْرِ». (1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

علىّ بن حسين- درود خدا بر آن دو باد- پيوسته مى فرمود:

اى كسانى كه به حج نرفته ايد، به استقبال حاجيان بشتابيد و با آنان دست بدهيد و آنان را بزرگ بداريد كه اين بر شما واجب است و در پاداش آنان شريك خواهيد شد.»


1- كافى: 4/ 264/ 48

ص: 96

پاداش كمك به خانواده حاجيان

قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ عليه السلام:

مَنْ خَلَفَ حَاجّاً فِي أَهْلِهِ وَ مَالِهِ كَانَ لَهُ كَأَجْرِهِ حَتَّى كَأَنَّهُ يَسْتَلِمُ الْأَحْجَارَ. (1)

امام زين العابدين عليه السلام فرمود:

كسى كه در نبود حاجى، به خانواده و مال او رسيدگى مى كند، پاداشى همانند او دارد، تا آنجا كه گويى سنگ هاى [كعبه] را لمس كرده است.

گوارايتان باد

عَنْ يَحْيَى بْنِ يَسَارٍ قَالَ:

حَجَجْنَا فَمَرَرْنَا بِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام فَقَالَ:

«حَاجُّ بَيْتِ اللَّهِ وَ زُوَّارُ قَبْرِ نَبِيِّهِ صلى الله عليه و آله وَ شِيعَةُ آلِ مُحَمَّدٍ هَنِيئاً لَكُمْ». (2)

يحى بن يسار گويد:

حج گزارده، سپس به امام صادق عليه السلام برخورد كرديم، آن حضرت فرمود:

حاجى خانه خدا و زائر قبر پيامبر صلى الله عليه و آله و شيعه آل محمّد گوارايتان باد.»


1- محاسن: 1/ 147/ 206- وسائل الشيعه: 11/ 430
2- كافى: 4/ 549

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109